گیاهان دارویی

درباره گیاه گل گاوزبان

درباره گل گاوزبان

یکی از عجایب سلسله کوه های البرز که قله عظیمی چون دماوند دارد، پرورش چندین نوع گیاه دارویی است که اثر درمانی زیاد داشته و منحصرة در دامنه های این کوه به عمل آمده و در کوه های دیگر اثری از آنها نیست. چندی پیش جراید ایران از یکی از این گیاهان سخن گفته و اثرات سحر آمیز آن را بیان داشتند و نوشتند که کارشناسان خارجی بذر این گیاه را به کشورهای دیگر برده و با کوشش فراوان نتوانسته اند آن را به عمل آورند، زیرا این گیاه جز در زادگاه اولیه خود، در جاهای دیگر سبز نمی شود. در همان موقع ما به اطلاع خوانندگان رساندیم که ایران عزیز ما از این مواهب و گیاهان ارزنده و مفید انحصاری زیاد دارد.اسم من گل گاو زبان است ولی لسان الثور نیستم. هر چند در کتب قديم به این نام آمده ام. اسم فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، ترکی و غیره هم ندارم، چون در هیچ نقطه ای از زمین جز دامنه کوه های البرز به عمل نمی آیم و با گیاه دیگری که در آذربایجان و شهرهای دیگر ایران و کشورهای دیگر می روید و به غلط به گاوزبان مشهور شده است، نسبتی ندارم و از شما می خواهم که مرا گل گاوزبان و او را گیاه گاوزبان صدا کنید، تا این اشتباهی که پیش آمده و در حدود چند قرن است که پزشکان و دارو سازان را گمراه کرده است از بین برود. ما دو گیاه متفاوت هستیم که تنها گل هایمان کمی به هم شبیه است، و هیچگونه خواص مشترك نداریم و از نظر منافع طبي با هم متضاد می باشیم و گل های من درشت تر از گل های اوست.من در ایران، و رقيب من در اروپا و امریکا شهرت زیاد داریم و پزشکان سنتی ایران در معالجه بسیاری از امراض از من استفاده می کردند و نتیجه می گرفتند. پزشکان جدید هم خواص رقیب مرا می دانستند و برای دسته ای دیگر از امراض تجویز می نمودند و چون عطاران فرقی بین من و رقيب من قایل نبودند، ما را به جای هم می دادند، و به همین جهت معالجه آنها نتیجه نمی داد و محققین از اینکه خواص و منافع ما از بین رفته است در تعجب بودند.یکی از مترجمین، تمام فواید رقیب مرا ترجمه کرده و به من نسبت داده، سپس بر سبیل سئوال می نویسد: چرا ایرانیان فقط از گل گاوزبان استفاده می کنند؟… به برگ و سرشاخه های آن توجهی ندارند، در جواب ایشان باید بگوییم که گل گاوزبان، فقط گلش فواید طبی دارد، زیراگیاهی که فرنگی ها به او «بوراش» می گویند گل گاوزبان نیست.باری، اکنون در برابر شما دو گیاه مختلف به يك اسم قرار دارند. صاحب کتاب «تحفه» در شرح گاوزبان چنین می نویسد: گل گاوزبان لاجوردی و شبیه گل انار بوده و تخم آن مستدير و لعابی است و در کوه های دارالمرز (البرز) كثير الوجود است و گیاه دیگری که در اصفهان و بعضی از بلاد، گاوزبان می دانند «مرماخوزه» است که گل آن لاجوردی و كوچك ومدور است. توضيح – «مر» نام قبیله ای از ساکنان شمال افریقاست که بذر چند گیاه دارویی را که یکی از آنها گیاه گاوزبان است به اسپانیا برده و در آنجا پرورش داده و استعمال آنها را در طب معمول داشته اند. این گیاهان به اسامی مختلف مرماتوس، مرماهوس، مرمازا و مرماخوز در کتب طبی قدیم وارد شده و خواص آنها تحقيق گردیده است. بعد از جنگ های صلیبی گیاه گاوزبان را از اسپانیا به اروپا آوردند و در آنجا کاشتند و چون در کتاب قانون ابو علی سینا از گل گاوزبان زیاد تعريف شده بود و این کتاب نیز مورد قبول و استناد استادان پزشکی اروپا بود، به همین جهت مورد توجه واقع گردید، ولی متأسفانه گیاه گاوزبان هي چيك از خواص گل گاوزبان اصلی را نداشته و در عوض منافع دیگری داشت که کم کم محققین اروپایی به آن پی بردند. از جمله معلوم شد که سرشاخه، گل و برگ این گیاه دارای مقداری شوره بوده، عرق وادرار را زیاد می کند. در صورتی که در کتب طبی ایرانیان که در دانشگاه های اروپا تدریس می شد، چنین خواصی را به او نسبت نداده بودند.

گل گاوزبان اصلی

من بطور خودرو، منحصرا در دامنه کوه های البرز به عمل می آیم و تا کنون اهلی نشده و قابل کشت نیستم. من مقوی روح و اعضای رئیسه بدن بوده، حواس پنجگانه یا بهتر بگویم، حواس هجده گانه آدمی را تقویت می کنم – شکم را نرم و کیسه صفرا را باز می کنم و اخلاط سوخته سوداوی را از معده خارج می نمایم و عوارض آن را از بین می برم. جوشانده من همراه با داروهای دیگر جهت سرسام (منژیت) برسام (ورم حجاب حاجز) مالیخولیا ، جنون و رفع حواس پرتی مفید می باشد. جوشانده من نشاط آور بوده، رنگ رخسار را باز می کند. سینه و قصبة الریه را نرم می کند، تنگی نفس و درد گلو را شفا می دهد، دلهره ووحشت را از بین می برد و غم و غصه را کم می کند و برای کسانی که با خود حرف می زنند سودمند می باشد. .جوشانده من با عسل جهت تنگی نفس تجویز شده است، جويدن برگ تازه من جهت درمان جوش های چرکی دهان اطفال و برفك وسستی بیخ دندان و رفع حرارت دهان نافع است. مقدار خوراك گل من دو مثقال تا پنج مثقال می باشد.عرق گل گاو زبان جهت امراض سوداوی، وسواس و خفقان مفید است. من دارای شوره نیستم ، عرق و ادرار را زیاد نمی کنم، ولی دارای منیزیم بوده و ترمز سرطان می باشم.

گیاه گاوزبان

من اسم فارسی ندارم و معلوم نیست از کی به ایران آمده و در اطراف تبریز مرا کاشته اند. در زبان فرانسوی به من بوراش می گویند و ابن بیطار گیاه شناس معروف قدیم که در اصل اندلسی بوده و بعد به آسیای صغیر آمده و دو کتاب بزرگ به نام های الجامع و المغنی به زبان عربی دارد مرا نوعی «مرماخوز» دانسته و به اسامی: لسان الثور، ابوالعرق، كحيلا. كحلا، حمحم و بوغلم یاد کرده است.گل، سر شاخه و برگ من دارای شوره، مواد لعابی و يك ماده تلخ است و به همین جهت عرق وادرار را زیاد می کنم، و سنگ های کلیه و مثانه را خرد کرده و از بین می برم. تجویز من برای مبتلایان به سرسام و بر سام جایز نیست. ضماد برگ های تازه و له شدۀ من دمل را باز می کند و برای معالجه سوختگی، آتش و آفتاب زدگی مفید است.در طب سنتی ایران «مرماخوز» راجهت معالجه استسقا مفید دانسته اند و برای این کار، مبتلایان به استسقا بایستی مدت زیادی برگ و بذر مرا روزانه ۱۵ تا ۲۰ گرم ناشتا میل نمایند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا