مطالب عمومی

مواد بازدارنده

[vc_row][vc_column][vc_column_text]
[/vc_column_text][vc_message message_box_style=”solid-icon” message_box_color=”vista_blue”]سیستم های تنظیم کننده [/vc_message][vc_column_text]اثرات اصلی چهار گروه هورمونی آکسین ها، جيبرالين ها، سایتوکاینین ها و اتیلن (که غالباً همین اثرات مبنای کاربردی آنها در باغبانی است ) بیشتر در جهت ترغیب و تسریع رشد یا سایر فرایندهای فیزیولوژیکی گیاهان می باشد. برای تنظیم و متعادل نگاهداشتن این فرایندها لازم است در داخل گیاه مکانیزم های کند کننده ای نیز وجود داشته باشد تا از رشد بیش از اندازه و سرعت نامطلوب فرایندها جلوگیری به عمل آورد. مطالعات حاکی از آنست که در گیاهان سه نوع سیستم خاص اینکار وجود دارد :

الف : تنظيم کار هورمون بر مبنای غلظت آن – در این سیستم، هنگامیکه غلظت هورمون در داخل بافت از حد معینی بالاتر رود ، نه تنها اثر تسریع کنندگی آن متوقف می شود بلکه اصولاً فرایند مربوطه از حد عادی خود کندتر و گاهی متوقف نیز می گردد . این سیستم مخصوصاً در اتیلن و آکسین ها به چشم می خورد. به عنوان مثال، همانطور که دیده شد، اگر غده سیب زمینی را در حال رکود به مدت کمی در معرض اتیلن قرار دهیم جوانه های آن فعال شده شروع به رشد می کنند؛ ولی اگر زمان تیمار با اتیلن طولانی گردد ، نه تنها حالت رکود شکسته نمی شود بلکه شدیدتر نیز می گردد. در مورد آکسین ها نیز این امر کاملاً صادق است و بر همین مبنا، امروزه از آکسین های بسیار قوی مانند 2-۴ – د و 2-۴-5 – ت برای از بین بردن علف های هرز برگ پهن استفاده می شود.

ب : تنظيم کاربرد هورمون ، بر مبنای غیرفعال یا تجزیه شدن آن در بافت – از آنجا که شدت تاثیر هورمون ها بستگی مستقیم به غلظت آنها در بافت دارد، کاستن غلظت و تنظیم مقدار آن باعث متعادل شدن فعالیت های گیاهی می گردد. در این مورد، معمولاً سه حالت وجود دارد: اول – ترکیب شدن ملکول هورمون توسط یک باند شیمیایی ضعیف با سایر ملکول های آلی مانند قندهای شش کربنی . در این مورد می توان به عنوان مثال از گلوکزید اسید ایندول استیک نام برد. چنین ترکیبی ، معمولاً فاقد خاصيت هورمونی است ولی در صورت نیاز ، می تواند به سرعت هیدرولیز شده، ملکول هورمون فعال را آزاد سازد. دوم – ترکیب شدن هورمون توسط یک باند شیمیایی قوی با ملکول هایی مانند اسیدهای آمینه و پروتئین ها . از این گروه، می توان “آسپارتات اسید ایندول استیک ” را ذکر کرد. این ترکیب نیز غیرفعال است و علاوه بر این هیدرولیز شدن آن بسیار به سختی انجام می شود . سوم – تجزیه آنزیمی هورمون ها . در این مورد آنزیم های خاصی که معمولاً اکسید کننده هستند باعث تجزیه و نابودی ملکول هورمون می گردند. از این گروه می توان آنزیم “اکسید کننده اسید ایندول استیک را مثال زد. در اینجا، باید متذکر شویم که هیچکدام از این سه حالت در مورد اتیلن صدق نمی کند؛ زیرا این ماده، به دلیل طبیعت گازی خود، مانند انیدریدکربنیک عمل می کند و غلظت آن از طریق عبور از روزنه هاو کوتیکول و انتشار در جو تنظیم می گردد.

پ : تنظیم کار هورمون بر مبنای جلوگیری از تأثیر آن – درون گیاهان، مواد شیمیایی مختلفی وجود دارد که به انحاء گوناگون از اثر هورمون ها جلوگیری می کند و از همین رو مواد بازدارنده خوانده می شوند. این مواد به دو گروه غیر هورمونی و هورمونی اسم می گردند. گروه هورمونی شامل تعداد زیادی مواد آلی آلکالوئیدی است که اکثراً در ساختمانشان یک با چند عامل فنولی وجود دارد. این مواد نتیجه فعالیت های متابولیکی گیاه بوده، معمولاً مواد زائدی به شمار می روند که در واکوئول های یاخته ها ذخیره می گردند. از این مواد تعدادی مانند ژاگلون که در ریشه و برگ های گردو یافت می شود اثر بازدارندگی بسیار شدیدی دارند، بطوریکه وقتی ، در اثر پوسیدن برگ ها ، وارد خاک شوند به هیچ گیاهی اجازه رشد نمی دهند؛ به همین دلیل است که معمولاً سایه انداز درختان گردو عاری از علف های هرز است و در آن نمی توان به کشت چمن و سایر گیاهان زینتی پرداخت . تعداد دیگری از این مواد که از مهم ترین آنها می توان کومارین ،املبیفرون ، اسکولتین، اسید کافئیک، و اسکوپولتین را نام برد اکثراً بصورت “عوامل کمکی ” برای آنزیم های مختلف عمل می کنند. مثلا ً وجود کومارین برای فعالیت آنزیم اکسید کننده اسید ایندول استیک لازم است و بنابراین نتیجه وجودی این آلکالوئید ، اکسیده شدن آکسین موجود در گیاه و جلوگیری از فعالیت آن می باشد.

بازدارنده های هورمونی به دو دسته طبیعی و مصنوعی تقسیم می گردند. گروه طبیعی تنها شامل اسید ابسایزیک است که در تمام گیاهان وجود دارد و گروه مصنوعی خود به چهار گروه مواد بازدارنده رشد، مواد کند کننده رشد، مورفکتین ها و مواد شاخه زا  تقسیم می گردد.[/vc_column_text][vc_message message_box_style=”solid-icon” message_box_color=”vista_blue”]اسید ابسایزیک[/vc_message][vc_column_text]در دهه ۱۹۵۰ از جوانه های در حال استراحت تعدادی از گیاهان چوبی یک ماده بازدارنده قوی استخراج گردید که چنین به نظر می رسید که خود مخلوطی از چند ماده مختلف باشد و بازدارنده بتا خوانده شد. حدود ده سال بعد در دو آزمایشگاه مختلف، بطور همزمان ، دو ماده بازدارنده به نام های دورمین و ابسایزین – ۲ از بافت های مختلف استخراج گشت. مطالعات بعدی نشان داد که اولاً این دو ماده در حقیقت یکی هستند که برای آن نام اسید ابسایزیک انتخاب شد. ثانياً مهم ترین قسمت بازدارنده بتا را تشکیل می دهند.

اسید ابسایزیک از سایر بازدارنده های طبیعی گیاهان حدود یکصد مرتبه قوی تر است و فرایندهایی مانند رکود بذور و جوانه ها و نیز ریزش اندام ها را کنترل می کند. این اعمال، مشخصاً ، به همراهی هورمون های دیگر گیاهی انجام می پذیرد . مثلاً در تنظیم و کنترل رکود بذور و جوانه ها، تعادل بین اسید ابسایزیک و جیبرالین ها بسیار مهم است، بدین معنا که عوامل محیطی (مانند کمبود مواد معدنی ، خشکی خاک روزهای کوتاه و سردی هوا ) که باعث ایجاد رکود می شوند، باعث افزایش میزان اسید ابسایزیک و کم شدن جیبرالین ها نیز می شوند. و عواملی (مانند روزهای بلند و سرمای زمستانه) که رکود را از بین می برند عکس این عمل را انجام می دهند. در ریزش برگ ها و میوه ها رابطه مشابهی با آکسین ها وجود دارد . خنثی کردن غلبه و جلوگیری از رشد جوانه انتهایی نیز در مواردی که بر اثر اسید ابسایزیک حاصل می گردد، به دلیل اندرکنش (اثر متقابل) این ماده با آکسين می باشد.

هنگامیکه گیاه تحت تاثیر کمبودهایی در آب ، اکسیژن و مواد غذایی قرار گیرد میزان اسید ابسایزیک آن به سرعت بالا می رود و وقتی کمبود مربوطه برطرف گشت، میزان اسید نیز در طول یکی دو روز به حالت عادی خود بر می گردد. این تغییرات سریع غلظت از مشخصات خاص این هورمون است و در سیستم های دفاعی گیاه نقش بسیار موثر دارد؛ زیرا در اثر بالا رفتن میزان این ماده، روزنه های گیاه به سرعت بسته می شوند و بدین وسیله بویژه در هنگام کم آبی مانع از دست رفتن آب داخلی گیاه و خشک شدن آن می گردند. از آنجا که مشخص شده که سایتوکاینین ها یکی از عوامل موثر در باز شدن روزنه ها می باشند، بسته شدن آنها، به احتمال زیاد ، ناشی از اندرکنشی است که، در یاخته های محافظ روزنه ، بین اسید ابسایزیک و سایتوکاینین ها ایجاد می شود .

برخلاف اتیلن ، برای ساخته شدن اسید ابسایزیک، محل خاصی درون گیاه وجود ندارد و تمام اندام ها می توانند، بر حسب نیاز ، به تولید این ماده بپردازند. نقل و انتقال این هورمون مانند آکسين ها، جیبرالین ها و سایتوکاینین ها در بافت های آوندی انجام می پذیرد.

در باغبانی، هنوز اسید ابسایزیک کاربرد عملی و گستردهای پیدا نکرده است هر چند که در بعضی موارد برای طولانی ساختن دوره رکود بذور و جوانه ها، یا برای گل انگیزی در گیاهان روز کوتاهی که تحت شرایط روز بلند پرورش یافته اند، و یا کوتاه نگاهداشتن گیاهان چوبی (از طریق جلوگیری از رشد جوانه های انتهایی) به کار برده می شود .[/vc_column_text][vc_message message_box_style=”solid-icon” message_box_color=”vista_blue”]مواد بازدارنده رشد[/vc_message][vc_column_text]مواد تشکیل دهنده این گروه، از رشد گیاهان بطور کامل جلوگیری به عمل آورده ، باعث مرگ آنها می گردد. به همین دلیل، در حال حاضر، اکثر آنها برای کنترل شیمیایی علف های هرز و به عنوان علفکش به کار برده می شود . امروزه در دنیا بیش از ۵۰۰ نوع علفکش ثبت شده و مجاز وجود دارد که به بیش از ۱۵ گروه مواد شیمیایی مختلف تعلق دارد . اثر کشندگی علفکش ها معمولاً همراه با ایجاد تغییرات ظاهری در گیاه می باشد و از این نظر، با کند کننده های رشد متفاوت است.

در این گروه، علاوه بر علفکش ها، ماده ای به نام : مالئیک هایدرازاید نیز وجود دارد که هر چند در غلظت های بالا از خاصیت علفکشی نیز برخوردار است ولی ، مهم ترین کاربرد آن جلوگیری از جوانه زدن پیاز و سیب زمینی در انبار، جلوگیری از پاجوش دادن توتون و کم کردن رشد چمن و درختان و درختچه های غیر مثمر می باشد. حدود یک ماه قبل از برداشت پیاز و سیب زمینی، این ماده را باید با غلظتی حدود ۲۵۰۰ قسمت در میلیون (یا 5/2در هزار ) بر روی بوته ها پاشید. برای توتون ، باید هنگامیکه حدود %۹۰ بوته ها به گل نشسته اند سر آنها را قطع کرده، یک الی هفت روز بعد ، محلول مالئیک هایدرازاید را بر آنها پاشید. میزان مصرف ، حدود یک لیتر محلول تجارتی %۳۰، برای هر ۲۰۰۰ بوته، گزارش شده است. در بهار ، پس از اینکه برگ ها کاملاً رشد کردند، برای کوتاه نگاهداشتن درختان و درختچه های غیر مثمر، این ماده را با غلظت ۲ الی ۸ قسمت در هزار بر روی گیاه می باشند. در چمن کاری ، پس از هر بار چمن زنی ، مصرف این ماده با غلظتی حدود دو در هزار، باعث کندی بسیار در رشد مجدد چمن می گردد و در میزان آب مصرفی چمن نیز به مقدار زیادی صرفه جویی به عمل می آید. در ایران برای کم کردن هزینه چمن زنی و پائین آوردن بهای آب مصرفی پارک ها و میدان های ورزشی ، می توان از این ماده استفاده کرد .[/vc_column_text][vc_message message_box_style=”solid-icon” message_box_color=”vista_blue”]مواد کند کننده رشد[/vc_message][vc_column_text]مواد تشکیل دهنده این گروه، بدون اینکه تغییری در شکل ظاهری گیاه و یا تعداد برگ ها و شاخه ها و سایر اندام های آن بوجود آورد، از رشد گیاه می کاهد. از میان مهم ترین مواد این گروه، که امروزه در باغبانی مصرف می شود ، آلار در درجه اول، و سایکوسل، فسفون – دی و آمو – 1۶۱۸ در درجات بعدی قرار دارند. این مواد از تقسیم و رشد یاخته ای در ناحیه زير مریستمی  انتهای شاخه ها جلوگیری به عمل می آورد ولی بر روی خود مریستم تاثیری ندارد و در نتیجه، گیاه در عین حال که به تعداد طبیعی شاخه و برگ و میوه تولید می کند، به اندازه معمول رشد نمی کند و کوتاه می ماند. همین باعث می شود که سال بعد، از طرفی تعداد گل های تولید شده به میزان قابل توجهی بیشتر گردد؛ ثانياً نیاز به هرس تا حد زیادی تقلیل یابد و این، بویژه در مورد آلار که در حال حاضر بیشترین سطح مصرف را دارا است صادق است.

میزان و زمان مصرف آلار برحسب نوع گیاه متفاوت است و آنرا می توان در غلظت 5/0 الی ۸ در هزار، از اواسط بهار تا اواسط تابستان ، به کار برد. آزمایش نشان می دهد که مصرف این ماده بر روی درختانی مانند انجير ، گلابی و بعضی از انواع سیب ، که میوه هایی نرم تولید می کنند که ترابری آنها (حمل و نقل آنها) دشوار است، باعث می شود که میوه رسیده بدون آنکه فرایندهای رسیدنش آسیبی ببیند برخوردار از بافت محکمتری شود و قابلیت نگهداری و حمل و نقل آن افزوده گردد. چنین میوه هایی ، بویژه سیب، از رنگ بهتری نیز برخوردار می گردند. برای میوه های هسته دار (مانند هلو، گیلاس و آلبالو) مصرف آلار با غلظت های ۸-۴ در هزار، در اوایل تابستان . باعت می شود که رسیدن میوه از طرفی ۶-۱۲ روز زودتر انجام شود و از طرف دیگر یکنواخت تر گردد.

از اثرات بسیار مهم محلول پاشی آلار (بلافاصله قبل یا بعد از شکفتن گل ها) بر گیاهانی مانند گوجه فرنگی ، انگور ، بالا رفتن تعداد میوه های تشکیل شده می باشد . غلظت محلولی که بدین منظور به کار برده می شود ، برحسب نوع گیاه، 5/0 الی 5/2 در هزار است ، گاهی تعداد میوه های بعضی از ارقام انگور را حتی به دو برابر تعداد میوه گیاهان شاهد می رساند.

بسیاری از گیاهان باغبانی و زراعی ، که با مواد کند کننده رشد محلول پاشی شده اند در برابر خشکی مقاومت بیشتری نشان می دهند. در ایران که کمبود آب از عوامل عمده محدودیت کشاورزی است، می توان از این پدیده بهره جست؛ بدین معنا که با کمک این مواد می توان مصرف آب محصولات آبی را پائین آورده، دور آبیاری را طولانی تر ساخته ، درنتیجه با مقدار معینی آب سطح وسیع تری را به زیر کشت برد. در محصولات دیم نیز که در ، بسیاری از موارد از دیر باریدن و یا کم باریدن باران صدمه می بینند ، با کاربرد این مواد، می توان عمر محصول را طولانی تر ساخت چنانکه تا ریزش باران بعدی زنده بمانند. البته این دو مورد ، جهت تعیین بهترین زمان و غلظت محلول مورد مصرف ، نیاز به مطالعات مقدماتی دارند.[/vc_column_text][vc_message message_box_style=”solid-icon” message_box_color=”vista_blue”]مورفکتین ها[/vc_message][vc_column_text]از اوایل دهه ۱۹۶۰ گروه جدیدی از مواد بازدارنده که مشتقات ماده ای به نام 9- کربوکسیلیک اسید فلورین بودند بخاطر خواص بیولوژیکی خاصی که داشتند مورد توجه محققین قرار گرفتند. مهم ترین مورفکتین های موجود آی تی – ۳۴۵۶ و آی تی-۳۲۳۳ نام دارند و در غلظت های زیاد، برای کشتن علف های هرز و جلوگیری از رشد گیاهان چوبی به کار می روند. علاوه بر این، چون این مواد در متابولیرم و ساخته شدن آکسین ایجاد اختلال می کنند، باعث نابسامانی عکس العمل های گرایشی گیاهان، بخصوص نورگرایی و زمین گرائی می گردند . آزمایش نشان داده که اگر بذور گیاهان مختلف، بر روی کاغذهای آغشته به محلول مورفکتین ، کشت شود، ریشه ها و ساقه های نهال های حاصله، در جهات مختلف رشد می کنند؛ حال آنکه اگر کاغذها را با آب مقطر مرطوب کنیم تمامی ریشه ها به طرف پائین و تمامی ساقه ها به سمت بالا متوجه خواهند شد. مشابه این اثر، هنگامیکه بنور تحت تاثیر نور یک طرفه قرار گیرند نیز دیده می شود؛ یعنی در نهال های شاهد، تمام ساقه ها به طرف نور متمایل می گردند در حالیکه گیاهانی که با مورفکتین تیمار شده باشند هیچگونه گرایش مشخص نشان نمی دهند.

از اثرات دیگر مورفکتین ها بر انگیزش گلریزی و میوه ریزی است؛ بنابراین این مواد می توانند با سست کردن میوه های رسیده بر روی شاخه ها، به برداشت مکانیکی محصول کمک موثری بنمایند. در انگورهائی که خوشه های متراکم دارند مصرف مورفکتین ها با غلظت های 10- 5/0 قسمت در میلیون باعث ریزش حبه های اضافی و تنک شدن خوشه می گردد که این امر در بالا بردن کیفیت محصول مهم است.

در گیاهان چوبی غیر مثمر ، مورفکتین ها می توانند از طریق خنثی کردن غلبه جوانه انتهائی ، باعث رشد جوانه های جانبی شوند و این امر در بسیاری موارد، که مطلوب حالت پر شاخ و برگ و بوته ای باشد، می تواند موثر افتد .[/vc_column_text][vc_message message_box_style=”solid-icon” message_box_color=”vista_blue”]مواد شاخه زا[/vc_message][vc_column_text]این مواد که به نام مواد هرس کننده نیز خوانده می شوند متعلق به گروه های مختلف شیمیائی هستند که از مهم ترین آنها می توان بوترالين، استرهای متیل اسیدها و الکل های زنجیرهای طویل و مشتقات پیچیده اسید استیک را نام برد، که هر یک با نام تجارتی خاصی در بازارهای جهانی یافت می شوند.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_message message_box_style=”solid” message_box_color=”pink”]

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شرکت گلستان موج است.

[/vc_message][vc_message message_box_style=”solid” message_box_color=”peacoc”]

استفاده از مطالب این بانک با ذکر منبع و لینک دادن به بانک بلامانع می باشد.

[/vc_message][vc_message message_box_style=”solid” message_box_color=”green” icon_fontawesome=”fa fa-check”]

گلستان موج صرفا یک فضای مجازی نیست!!

[/vc_message][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا