پوشش، تاريخي به اندازه طول زندگي بشر دارد، اولين پوشش منتخب انسان ماقبل تاريخ جهت حفاظت از خود ، غار بود. پوشش طبيعي و اولين پوشش ساخت دست بشر که نخستين کار معماري به شمار ميرود ديوار کشيدن به دور خود بود و مصالح پوشش از خود طبيعت گرفته شد و کاربرد مصالح گوناگون باعث تنوع پوششها شد. اولين سکونتگاهها داراي ديوارهاي ضخيم و يکپارچه و تقريباً بدون منفذ به بيرون جهت جلوگيري از تهديدات بيروني ساخته شدند.
ساخت سکونتگاهها زمينه ايجاد محلههاي مسکوني شد اما شيوع حملات به منظور تصاحب سکونت گاهها توسط افراد مزاحم، ساکنان اين سکونت گاه ها را بر آن داشت که توان دفاعي خود را بالا ببرند، يعني پوشش دفاعي گرداگرد خود پديد آورند بدينسان حفاظت از سکونتگاهها از ديوارهاي دور بنا به ديوارهاي بلند و مستحکم سپرده شد. اين مجموعه ساخت اولين هسته به وجود آمدن شهرها شد.
امنيتي که ديوارهاي بلند به وجود آوردند سکونتگاهها را دچار تغييرات کرد. با ايجاد سوراخهايي در پوشش بنا، هوا، نور، روشنايي به داخل چارديواري آورده شد و ديوارهاي دور بنا نازکتر و سبکتر شدند و در شکل و فرم پوشش تحول اساسي رخ داد. با گذشت زمان سکونتگاهها داراي فضاهاي مختلفي براي زندگي راحتتر شدند. روند ادامه ساخت اين نوع فضاها در داخل چارديواري بدون اثرگذاري در پوشش، سبک معماري بناهاي درونگرا را به وجود آورد. لغت « نما» به معني امروزي کمي قبل از قرونوسطي در معماري مرسوم شد. معماران نما را صفحهاي از سازه که عملکردش جداسازي درون و بيرون بناست، ميدانستند. معماري قرونوسطي تحولي عظيم در نما به وجود آورد. ايجاد سوراخهاي کوچک در ديوار رو به تکامل گذاشت و به پنجرههايي با ابعاد بزرگ رسيد و طرحهاي نو در مورد نور، فضا، روشنايي و … در پي آورد. نمايي که يکي از قسمتهاي سازه و باربر بود، از سازه باربر جدا و استقلال يافت. با آغاز رنسانس و با توجه به شرايط سياسي، فرهنگي و اجتماعي وقت، ساخت بناهاي با ابهت و پرشکوه در دستور کار قرار گرفت و نما نقطه عطف نمايش اين شکوه و جلال بود و تزيينات، زيباسازي، تناسب و نظم رياضي در نما نشان داده مي شد. البته نما هنوز هم پوششي جدا از ساختار بود. توجه به شهرسازي از همين زمان شروع شد؛ مثلاً براي پرهيز از خطوط شکسته در نماي مجموعه از ساختن بناهاي بلند و کوتاه در کنار يکديگر اجتناب شد. مهمترين کشف اين دوره پرسپکتيو است و ترسيم سه بعدي طرح انقلاب عظيمي در رشد معماري به وجود آورد. قبل از دوره باروک به فضاهاي داخلي توجه خاصي ميشد. تزيينات در آن فضاها به وفور يافت ميشد و نما از اين حيث تهي بود. با شروع دوره باروک، تزيينات، زيباسازي و شکوه و جلال در نما متجلي شد. رؤيت سازهها در نما از دوران گوتيک شروع شد و نما ديگر يک لايه مستقل به حساب نمي آمد.پيش از معماري مدرن فضاهاي داخلي بازتابي در نما نداشتند. معماري مدرن نماي تزييني در سبک هاي گذشته را کنار نهاد و از اينجا نماي بيروني بازتابي از فضاهاي دروني شد. يعني طراحي در پلان فضاهاي دروني منجر به طراحي در نما گرديد. ساختمان باهاوس نمونهاي از اين طراحي بود که هر عملکرد داخلي آن بازتابي در نماي بنا داشت که از آن به عنوان اولین نمای شیشه ای (نمای کرتین وال – (Curtain Wall Systemدر دنیا میتوان نام برد. ظهور تکنولوژي در اواخر قرن ۱۹ که به قرن ماشين معروف است، امکانات وسيعي در اختيار معماران قرار داد. کاربرد تير و ستون در اسکلت بنا به نازکتر شدن ديوارها انجاميد، يعني معماري سنگين مبدل به معماري سبک شد. کاربرد وسيع شيشه در نماها فضاهاي داخلي و خارجی را در ديد قرار داد. اين نکته مثبت معماري مدرن بعدها مورد انتقاداتی قرار گرفت و ادامه انتقادات در موارد ديگر منجر به پديد آمدن سبک پست مدرنيسم گرديد. سنگ هایی که در ساختمان بکار میروند به نامهای سنگ لاشه، سنگ قواره، سنگ بادبر و سنگ پلاک مرسوم می باشند
نظر خود را ارسال کنید