علف های هرز

مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز

مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز

مبارزه بیولوژیکی یعنی استفاده از موجودات زنده اعم از جانور و یا گیاه بسرای کاهش زیان وارده از سوی موجودات زنده دیگر . با بیانی ساده تر، مبارزه بیولوژیکی روشی است برای کنترل آفات، بیماری ها و علف های هرز با استفاده از دشمنان طبیعی آن ها.انسان متمدن جهت بالا بردن قدرت بقاع خود همواره کوشش می کند تا تغییراتی در محیط زیست به نفع خود و بزیان موجودات مضر بوجود آورد و برای اینکار از روش هایی مختلف جهت مبارزه با این موجودات مضر استفاده می نماید مانند روش های شیمیائی، مکانیکی، زراعی و اخیراً بیولوژیکی.بوسیله مبارزه بیولوژیکی نمی توان و نباید موجودات زیان آور را کاملا از میان برداشت. زیرا اگر عامل مبارزه ی بیولوژیکی خوراک خود را نابود سازد، بقاء نسل خود را بخطر افکنده است.بدین ترتیب هدف نهائی در مبارزه بیولوژیکی کاهش موجودات زیان آور (در این مورد علف های هرز) می باشد به میزانی که دیگر اهمیت اقتصادی نداشته باشند.تجربه نشان داده است که دشمنان طبیعی میتوانند در پائین نگه داشتن تراکم علف های هرز نقش بسزائی داشته باشند. گیاهانی که سهوا و یا عمداً به کشور و یا منطقه ای وارد شده باشند و دشمنان طبیعی نداشته باشند، اغلب از نظر اقتصادی علف هرز مهمی می شوند . مثلا در کا نادا ۷۸ گونه از ۱۰۹ گونه علف هرز مهم این کشور را گیاهان غیر بومی تشکیل می دهند. آمار مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز در سطح جهان نیز نشان می دهد که بیش از دوسوم علف های هرزی که مورد مبارزه بیولوژیکی قرار گرفته اند غیر بومی بوده اند بنا بر این اصول مبارزه بیولوژیکی یعنی پائین آوردن تراکم آفت (در این مورد علف های هرز) از طریق بالا بردن تراکم و احیاناً تنوع دشمنان طبیعی آن. مشکل مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز در مقایسه با سایر آفات و بیماری ها اینست که چون علف هرز گیاه است، دشمن انتخاب شده (عامل مبارزه بیولوژیکی) باید مطمئناً به محصول کشاورزی و گیاهان سودمند دیگر آسیبی، نرساند. در مورد مبارزه بیولوژیکی با سایر آفات و بیماری ها امکان اینکه عامل مبارزه بیولوژیکی برای انسان مضر باشد کمتر است. از سوی دیگر در مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز می توان این روش را با روش های دیگر مبارزه تلفیق نمود، از جمله علف کش ها، و نتیجه بهر و سریعتری گرفت. لیکن در مبارزه بیولوژیکی علیه آفات و بیماری ها استفاده از سموم است برای خود عامل نیز زیان آور باشد.یکی دیگر از مشکلات مباره بیولوژیکی با علف های هرز اینست که معمولاً چندین علف هرز از گونه ها و خانواده های مختلف در یک محل تجمع دارند. یکی از آنها مشکل را حل نمی کند، مگر در موارد بسیار استثنائی، اما در مورد آفات و بیماری ها  معمولا یک نوع مزاحم موجود است و مبارزه فقط با همان آفت مطرح می شود. بنا براین در ارتباط با علف های هرز مبارزه بیولوژیکی معمولا با علف های هرز غالب انجام می شود. البته در صورت موفقیت، مشکل بعدی مسئله علف هرز جایگزین است که از کدام گونه و تا چه حد مزاحم خواهد بود.نهایتاً، هر یک از روش های مختلف مبارزه با علف های هرز (مکانیکی، زراعی ، شیمیائی و بیولوژیکی) دارای هدف و منظور خاصی می باشد و هیچ یک نمی تواند صددرصد جایگزین دیگری شود. بدین ترتیب گرچه مبارزه بیولوژیکی می تواند مصرف سموم را کاهش دهد لیکن نمی توانید کاملا جانشین روش های دیگر شود و یا مصرف سموم را کلا منسوخ سازد.در حال حاضر بعضی از کشورها فعالیت هائی را در ارتباط با مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز انجام می دهند، لیکن سه کشور مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز را جزو برنامه های رسمی خود قرار داده اند و در این راه نیز موفقیت هائی را کسب کرده اند این کشورها عبارتند از استرالیا، کانادا و ایالات متحده امریکا.

اهمیت مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز

ارزشی و اهمیت مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز را می توان با ذکر فعالیت هائی که در این راه شده است مورد قضاوت قرار داد.دفتر کشاورزی کشورهای مشترک المنافع (C.A.B) اخیراً کاتالوگی در ارتباط با مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز منتشر کرده است و در آن از ۱۲۲ گونه علف هرز که در ۱۷ کشور جهان مورد مبارزه بیولوژیکی قرار گرفته اند نام برده شده است. زمان این مبارزه به اوایل قرن نوزدهم میلادی بازمیگردد و تا سال ۱۹۸۰ ادامه دارد. در این کاتالوگ از ۳۰۶ منبع علمی نام برده شده است.در مقاله دیگری اشاره به یک هزار مقاله در ارتباط با مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز شده است که فقط بین سالهای ۸۱-۱۹۷۵ منتشر شده اند.اصولا متخصصین بر این عقیده اند که گر چه مبارزه بيولوژيکی با  علف های هرز، مانند سایر روش ها، دارای محدودیت هائی می باشد، لیکن وسیله ای بسیار با ارزشی و اقتصادی است.بنابراین مبارزه بیولوژیکی می بایستی بعنوان یکی از روش های تلفیقی در بر نامه های مدیریت علف های هرز مورد  بررسی قرار گیرد.

تاریخچه و سابقه مبارزه بیولوژیکی با علف های محرز

تاریخ مبارزه بیلوژیکی با علف های هرز به قرن هیجدهم میلادی باز می گردد. در سال ۱۷۸۷ حشسره دکتیلو پیوس جهت مبارزه با کا کتوس اپونتیا و لگار یس در استرالیا رها شد لیکن با شکست مواجه گردید. همین حشره در سال ۱۷۹۵ موفق به کنترل این علف هرز در هندوستان گردید.در نیمه اول قرن اخیر گونه دیگری از این حشره بنام دکتیلو پیوس استرالیس توانست کاکتوس اپونتیا اورا نتیاکا را در استرالیا بمدت نسبتاً زیادی تحت کنترل درآورد. علیهذا رویش دوباره کاکتوس باعث شد که این حشره را یکبار دیگر در سال ۱۹۱۹ در استرالیا رها کردند. گونه های دیگری از کاکتوس اپونتیاء مانند اینرمیس و استریکتا  با رها کردن بید ساقه خوار کاکتو بلاستیس در استرالیا در سال ۱۹۲۱ که از آرژانتین وارد شده بود با موفقیت تحت کنترل درآمدند. همین حشره توانست در سال ۱۹۳۳ گونه دیگری از این کاکتوس را در افریقای جنوبی تا سن ۲ سالگی کنترل نماید.در کاتالوگی که از عوامل مبارزه بيولوژیکی با علف های هرز توسط دفتر کشاورزی کشورهای مشترک المنافع (C.A.B) بتاریخ ۱۹۸۲ میلادی تهیه شده است، قدیمی ترین مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز آبزی توسط ماهی در نیمه اول قرن نوزدهم میلادی در هند گزارش شده است. مبارزه های بیولوژیکی با علف های هرز که موفقیت آنها در دنیا مشهور شده است، علاوه برکاکتوس اپونتیا عبارتند از علف هرز هزار چشم  توسط مگس زوکسی دیپلوسیس  در هاوائی و سوسک های آگریلوس  و  کریسولینا  در امریکا و کانادا، مبارزه با علف هرز آبزی، التر ناترا توسط سوسک برگخوار آگاسیکلز  و بید و گلیا  در آمریکا . مبارزه با علف هرز سمی شنگله توسط کنه اریوفیس  در استرالیا.

مبارزه با علف هرز انگلی گل جالیز، گونه های راموزا  و کیومانا در شوروی و یوگسلاوی توسط مگس فیتومیزا.

مبارزه با علف هرز اویارسلام  توسط بید باکترا، در ایالات متحده امریکا.

کنترل علف هرز توق توسط قارچ پاکسینیا  در اروپا و استرالیا.

مبارزه با علف های هرز  کانال های آبیاری و زهکش توسط ماهی علفخوار  بومی چین که در سال ۱۹۱۰ در دنیا پخشی گردید.

مبارزه با علف هرز حلفه با کاشت گیاه پوراریا  از خانواده لگومیناسه.

و بسیاری مثال های دیگر که اغلب آن ها را می توان در کاتالوگ اشاره شده در بالا مورد مطالعه قرار داد.

در پایان این قسمت لازم به اشاره است که رونق مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز در قرن اخیر از دهه ۱۹۶۰ به بعد آغاز گردید.

عوامل مبارزه بیولوژیکی

هر موجود زنده ای که مزاحمت در رشد و یا تولیدمثل علف های هرز بنماید می تواند بعنوان یک عامل مبارزه بيولوژيکى مورد استفاده قرار گیرد. البته این عامل بایستی به گیاهان اقتصادی و محصولات کشاورزی آسیبی نرساند.علف های هرز دشمنان طبیعی زیادی دارند که مهم ترین آن ها حشرات می باشند . درمیان حشرات، سو سک ها ، پروانه ها ، سن ها  و مگس ها  بیشترین استفاده را تا بحال در ارتباط با مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز داشته اند. تکنولوژی جدید امکان استفاده از عوامل بیماریزا مانند قارچ ها، باکتری ها، ویروس ها، میکوپلازماها، و نماتدها را نیز درامر مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز فراهم نموده است. در یک بررسی بیماری های علف های هرز که در سال ۱۹۸۱ انجام شده است، از ۸۱ بیماری تشخیص داده شده ۷۱ عدد از آنها قارچی،  ۶ عداد ویروسی ، ۳ عدد باکتریایی و ۳ عدد ناشی از نماتد بوده اند.در میان قارج ها دو دسته دئوترومیست ها و باسیدیومیست ها به ترتیب مهم ترین شناخته شده اند. ضمناً در همین سال تعداد ۹۰ طرح مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز توسط عوامل بیماری زا در سطح جهان انجام شد ند که در ارتباط با علف های هرز آبزی ، پهن برگ ، نازک برگ و انگلی بکار برده شده اند.

از بیماری های گیاهی به دو طریق میتوان در مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز استفاده نمود:

۱- طریق معمولی. عامل بیماریزا بطور مستقیم در محل توزیع م یشود. مانند مبارزه با تمشک در شیلی توسط قارچ فراگمیدیوم.

۲- طریق سمپاشی . عامل بیماریزا در آزمایشگاه پرورش داده می شود و در محل مورد نظر بصورت سم بیولوژیکی سمپاشی می گردد. مانند مبارزه با علف هرز کنگر وحشی در کانادا توسط قارچ پاکسینیا.

در مورد بیماری ها، بغیر از قارچ ها، روی سایر عوامل تحقیقات زیادی انجام نشده است. دلیل موفقیت قارچ ها در مبارزه پیولوژیکی علیه علف های هرز اینست که قارچ ها به آسانی قابل کشت و تکثیر می باشند و شناسائی آن ها نیز آسان است. ضمناً اغلب میز بانان آن ها نیز مشخص می باشند. از نظر کنترل بیولوژیکی بسیاری از قارچ های بیماریزا مانند زنگ ها اغلب به گیاهان خاصی حمله می کنند و آسیب آن ها نیز چشم گیر است. استفاده از قارچ ها مشکلاتی نیز در بر دارد. از جمله مقاومت میزبان، نیاز به شرایط خاص محیطی، احتیاج به زمان زیاد جهت پرورش ، اسپورها دارای رقابت با دشمنان طبیعی مواجه هستند.سایر دشمنان طبیعی علف های هرز عبارتند از انگل ها، حلزون ها، مهره داران مانند ماهی، اردك، غاز ، گوسفند و غیره که به انحاء مختلف علیه علف های هرز مورد استفاده قرار گرفته و میگیرند.چه تعداد از این دشمنان طبیعی برای مبارزه مؤثر با علف های هرز مورد نظر لازم است بستگی به طبیعت آفت و وضعیت علف هرز دارد. آیا این علف هرز بزرگ است یا کوچک، چه نوع رشدی دارد، و از سوی دیگر، اشتهای آفت در چه حدی است؟ …

مراحل مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز

در ارتباط بامبارزه بیولوژیکی با علف های هرز، در بدو امر باید علف هرز مورد نظر کاملا شناسائی شود چه از نظر خانواده، گونه یا زیر گونه و حتی واریته. سپس موطن اصلی آن مشخص شودف بخصوص مرکز اصلی فعالیت آن.برای جستجوی دشمنان طبیعی علف هرز باید مرکز فعالیت  موطن اصلی آن مراجعه نمود و کلیه آفات را اعم از حشرات و بیماری ها مورد بررسی قرار داد.مشروح کامل انجام یا طرح مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز در زیر آمده است. لازم به تذکر است که زمان مورد نیاز جهت انجام چنین طرحی از آغاز تا پایان و نتیجه گیری از آن ممکن است ۱۵- ۱۰ سال بطول انجامد، با این توقع که در نهایت ممکن است طرح موفق، نیم موفق و یا حتی با شکست مواجه شود.

بر اساس تجربه، اقدامات جهت یک طرح موفق مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز می بایستی مراحل خاصی را به ترتیب زیر طی نماید:

ــ انتخاب علف هرز مناسب.

– بررسی دشمنان طبیعی.

– انتخاب عامل مبارزه بیولوژیکی. –

-کسب اطمینان از عوامل مبارزه بیولوژیکی انتخاب شده.

– تکثیر و رها کردن دشمن طبیعی انتخاب شده در منطقه مورد نظر.

– ارزیابی و نتیجه گیری

ذیلاً به توضیح هر یک از مراحل فوق می پردازیم :

انتخاب علف هرز مناسب

در گذشته تنها عامل انتخاب علف هرز جهت مبارزه بیولوژیکی با آن این بود که روش های معمول مبارزه با آن مؤثر واقع نشده بودند و یا عملی و اقتصادی نبودند. لیکن تجربه حداقل یا قرن مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز نشان داده است که در باره علف هرز انتخاب شده باید تحقیقات وسیعی از قرار زیر صورت گیرد:

۱- ارزیابی اقتصادی. در ارتباط با میزان خسارت علف هرز و هزینه مبارزه بیولوژیکی با آن بایستی یا ارزیابی اقتصادی برای توجیه طرح انجام پذیرد. به عنوان مثال، در یک ارزیابی اقتصادی که در سال ۱۹۷۱ در کانادا انجام شد، هزینه مبارزه بیولوژیکی با علف هرز حدود ۵/۱ میلیون دلار برآورد شد.

البته در مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز همیشه جنبه های مستقیم مبادی آن مطرح نمی باشد . مانند علف های هرز سمی یا بسیار مزاحم ، و یا علف های هرز غیر بومی که در حال پیشرفت هستند و بیم آن می رود که مآلا مزاحم گیاهان و حیوانات بومی شوند

۲- تعیین رده بندی دقیق علف هرز و تشخیص نزدیکی آن از این نظر به گیاهان اقتصادی.

۳- تعیین موطن اصلی علف هرز، در صورت بومی نبودن، و تعیین زمان و طریق احتمالی ورود آن به منطقه، مشخص نمودن محل های رویش این گیاه، چرخش زندگی آن و خواص احتمالی آن.

۴- تعیین میزان تراکم علف هرز در حال حاضر و احتمال پیشرفت آن در آینده به مناطق دیگر.

۵- تعیین مقاومت علف هرز در مقابل دشمنان طبیعی شناخته شده.

٦- اثر این علف هرز در اکولوژی منطقه و بررسی جنبه های مفید و یا زیان آور آن.

بدین ترتیب، در اولین مرحله از یک برنامه مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز لازم است که علف هرز را از نظر رده بندی مورد مطالعه قرارداد تا در خانواده آن گو نه های اقتصادی و سودمند کمتری موجود باشند و ضمناً خود علف هرز نیز حتی الامکان استفاده های سود مند یا مانند خواص طبی و یا تغذیه دام و غیره نداشته باشد. زیرا پس از رها کردن دشمن طبیعی، کنترل آن مشکل خواهد بود. بعنوان مثال، علف های هرز خانواده صلیبیان  را بعلت وجود گونه های زیاد اقتصادی مشکل بتوان در یک مبارزه بیولوژیکی گنجانید.در برخی از نقاط کشور کانادا، علف مارم؛ علف  هر مهمی می باشد، لیکن در ایالت انتاريوى این کشور  گیاه مزبور عامل  مهمی برای تولید عسل محسوب می شود، و یا گیاه زینتی جاروئی می تواند در مزارع مزاحمت زیادی را فراهم آورد. در این مواقع، اگر مبارزه بیولوژیکی در نظر باشد، باید فقط از دشمنان طبیعی بذر خوار استفاده کرد تا در نقاطی که این گیاه سودمند می باشد آسیبی وارد نشود.مبارزه بیولوژیکی معمولا با علف های هرزی انجام می شود که غالب و پردردسر باشند یا اینکه دسترسی به آنها مشکل باشد، مانند علف های هرز آبزی، و یا طریق دیگر مبارزه با آنها (مانند مبارزه شیمیائی) بی اثر باشد، مانند کاکتوس اپونتیا در استرالیا.اغلب  علف های هرز پر دردسر بومی نیستند ، و غالب و چابک بودن آنها باین دلیل است که بعلت جدید بودن در منطقه دارای دشمنان و موانع طبیعی کمتری هستند و در کشاورزی محل نیز ناشناخته اند. مبارزه بیولوژیکی با این علف های هرز معمولا دارای عوارض جنبی کمتری است زیرا از میان بردن آنها اکولوژی منطقه را بر هم نمی زند .مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز درزمین های غیر مزروعی موفق تر است زیرا عملیات داشت و برداشت ممکن است بطور مستقیم و یا غیر مستقیم از فعالیت عامل مبارزه بیولوژیکی جلوگیری بعمل آورد. ضمنا مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز یکساله و یا در کشت های یکساله معمولا انجام نمی شود مگر اینکه طوری برنامه ریزی شود تا عامل مبارزه بتواند در زمان پیدایش علف هرز در مزرعه، آسیب بموقع خود را وارد آورد.از نکات مهم  در بررسی علف های هرز مورد نظر تعیین وابستگی آن به محیط و وسعت آن محیط می باشد. پس از آن مشخص نمودن مقاومت علف هرز در مقابل دشمنان طبیعی است که خود بستگی به چند عامل دارد:

۱- قدرت رویشی گیاه پس از آسیب وارده از سوی دشمن طبیعی.

۲- قدرت تکثیر علف هرز در مقابل قدرت تخریب دشمن طبیعی

۳- قدرت پراکنش علف هرز بیش از دشمن طبیعی.

بهر صورت، اگر عامل مبارزه بیولوژیکی حتی بتواند از قدرت رقابت علف هرز بکاهد، موفق توصیف می شود. اصولا علف هرز در طبیعت بایستی با عوامل طبیعی بسیار رقابت نماید. بنابراین اگر آفتی مستقیماً به آن حمله نماید حتماً آسیب فراوانی به آن وارد خواهد ساخت. در ارتباط با مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز، علف های هرزیکه پیش بینی می شود در آینده توجه بیشتری به آنها معطوف شود به دو گروه تقسیم میشوند.

۱۔ علف های هرز انگلی مانند سس و گل جالیز. کنترل این انگل های  گیاهی چندان با موفقیت روبرو نبوده است لیکن در زمینه مبارزه بیولوژیکی دشمنان  طبیعی مناسبی برای این انگلها پیدا شده اند و موفقیت هائی نیز کسب شده است.

۲- علف های هرز آبی. علف های هرزیکه در سطح آب قرار گرفته اند دارای آفاتی هستند که قطعاً می توانند در کنترل آنها نقش مهمی داشته باشند . علف های هرز زیر آبی نیز دارای دشمنان طبیعی علفخوار مانند انواع حلزون ها و ماهی ها هستند که تا حدی نیز مورد استفاده قرار گرفته اند. کلا علف های هرز آبزی، بخصوص بعلت دائمی نبودن اغلب کاندیداهای مناسبی برای مبارزه بيولوژيکی محسوب ميشوند.

بررسی دشمنان طبیعی

دشمنان طبیعی علف هرز مورد نظر در داخلی و خارج از منطقه و کشور باید مورد بررسی قرار گیرند. این بررسی می تواند مطالعه منابع محلی و بین المللی، صحبت با اشخاص محلی و مکاتبه با اشخاص ذیصلاح را نیز در برگیرد.ابتدا باید مشخص نمود که آیا در محل دشمنان طبیعی علف هرز وجود دارند یا خیر. اگر موجود است ولی تعداد آن کافی نیست، می توان آنرا به طرق مختلف تکثیر نمود و در محیط پراکنده کرد. در صورت نبودن، باید دشمنان طبیعی علف هرز را در خارج از منطقه یا کشور جستجو کرد، وارد کشور نمود، و آن ها را تکثیر کرد. از کلیه آفات و بیماری های یافت شده باید نمونه برداری نمود و پس از شناسائی، چرخه زندگی آنها را مشخص ساخت . در ارتباط با جستجوی دشمنان طبیعی چند مسئله قابل ذکر است.

۱- وجود علف هرز در یک محلی لزوماً دلیل بر وجود دشمنان طبیعی در آن محلی نیست. مثلا نوعی علف هرز از جنسی اوفور بیا در باواریای آلمان به حد فراوان یافت می شود ولی دشمنان طبیعی مناسب آن در استرالیا یافت شده اند، در منطقه ای که از این گیاه کمتر روئیده می شود.

۲- گیاهانی که از لحاظ اکولوژیکی مشابه علف هرز مورد نظر هستند می توانند راهنمای مناسبی برای پیدا کردن زیستگاه دشمنان طبیعی باشند.

۳- هر چه آب و هوای منطقه مورد نظر با آب و هوای منطقه ای که دشمن طبیعی در آن یافت شده است مشابه تر باشد، امکان استقرار دشمن طبیعی در محل جدید بیشتر است. البته این را نیز نمی بایستی فراموش نمود که معمولا آفات و بیماری ها می توانند خود را با محیط جدید وفق دهند. بهرطریق، عامل مبارزه بيولوژيکی بـــايد بتواند در آب وهوای سالیانه منطقه دوام بیاورد.

۴- معمولا بیشترین دشمنان طبیعی یک گیاه در موطن اصلی و مرکز تنوع و تجمع جنس آن گیاه می باشند. این مراکز باید حتماً مورد بررسی قرار گیرند.

۵- باید توجه داشت در صورتی که علف هرز مورد نظر در بعضی از فصول سال وجود ندارد، و در این فصول عامل مبارزه بیولوژیکی احتیاج به تغذیه داشته باشد، آیا گیاه جانشینی که در ضمن اقتصادی هم نباشد وجود دارد یا خیر. این مسئله در پایان طرح نیز حائز اهمیت است زیرا در صورتیکه مبارزه با موفقیت انجام شود و علف هرز از میان برود، آیا عامل مبارزه نیز تلف خواهد شد و یا به گیاهان دیگری حمله خواهد کرد. آیا این گیاهان جانشین از محصولات کشاورزی و یا اقتصادی هستند یا خیر؟

انتخاب عامل مبارزه بيولوژيکی

علف هرزی که از یک منطقه به منطقه جدیدی رفته است، دشمنان طبیعی خود را در موطن اصلی جای گذارده است و بدین ترتیب در محل جدید خیلی به آسانی و زود مستقر می شود. برای مبارزه بیولوژیکی با چنین علف هرزی بایستی به مبدا و موطن اصلی آن رفت و دشمنان طبیعی را به محل جدید آورد و آنها را به نحوی تکثیر نمود. هنگامی که به جستجوی دشمنان طبیعی میرویم ممکن است با ۶۰-۳۰ نوع بیماری و آفت، مواجه شویم. البته کلیه این عوامل طبیعی ممکن است اختصاصی علف هرز مورد نظر نباشند و حتی برخی از آنها به محصولات کشاورزی و گیاهان اقتصادی نیز آسیب برسانند. برای انتخاب عامل و يا عوامل مبارزه بيولوژيکى بايستی مراتب زیر را بدقت رعایت کرد.

۱- عامل مبارزه بیولوژیکی باید بتواند به علف هرز مورد نظر خسارت کافی وارد آورد. چه بسا ممکن است تعداد زیادی آفات و بیماری یافت شوند که آسیبی در سطح کنترل به علف هرز وارد نیاورند. لذا تعیین میزان خسارت وارده به علف هرز اهمیت زیادی دارد. یا آفت ممکن است روی یا علف هرز تغذیه کند و یا شیره آنرا بمکد، ولی نتواند آنرا از پای در آورد. بنابراین چنین عاملی نباید انتخاب شود. لازم به تذکر است که گیاهان اغلب دارای تعدادی برگ اضافه بر آنچه که مورد احتیاجشان است می باشند و بدین ترتیب می توانند در صدی از برگ های خود را بدون تحمل آسیبی، از دست بدهند.

۲- مراحل مختلف حمله عامل به علف هرز، چه از نظر عامل و چه از نظر گیاه باید دقیقاً روشن شود. آیا عامل بصورت بالغ و یا نوزاد و یا اساساً در چه دورانی از زندگیش به علف هرز مورد نظر حمله می نماید؟ آسیب عامل به چه قسمت هائی از گیاه است؟ چرخش زندگی عامل و گیاه باید هم در گلخانه و هم در صحرا مورد مطالعه قرار گیرد. عادات تغذیه ای و تولید مثل عامل دقيقاً مطالعه شود.

۳- عامل بایستی از نظر رده بندی مشخص شود.

۴- عامل بایستی در محل جدید قابل زندگی و رشد و تکثیر باشد و موانع محیطی مانند خشکی، درجه حرارت و غیره… اثر منفی روی فعالیت آن نداشته باشد.

۵- عامل باید حتی الامکان در محیط های مختلف انعطاف پذیر باشد، خود را با محیط جدید وفق دهد و احیانا دارای فرم های ژنتیکی مختلف باشد. رشد سریع عامل از نکات مبهم موفقیت بحساب می آید زیرا از رشد سریعتر علف هرز جلوگیری بعمل خواهد آورد.

۶- عامل باید بتواند بخوبی در محیط پراکنده شود و علف هرز مورد نظر را پیدا نماید.

۷- نحوه و زمان حمله عامل باید معلوم باشد.

۸- میزبانان ثانویه عامل باید مورد مطالعه قرار گیرند تا اطمینان حاصل شود که عامل به گیاهان اقتصادی آسیبی نمی رساند.

۹ – آمار پراکندگی، تراکم، مرگ ومیر و ثبات در منطقه از عامل باید تهیه شود. معمولا عوامل مؤثر میارزه بیولوژیکی آنهایی هستند که در زمانی حساس به علف هرز حمله نمایند.

۱۰- در یک محل ممکن است تعداد دشمنان طبیعی زیاد باشد ولی آسیب آنان در حدی نباشد که بتواند علف هرز را تحت کنترل درآورد.

۱۱- گاهی ممکن است عامل مبارزه بیولوژیکی خواص کنترل خود را در محل جدید از دست بدهد و یا تا حد زیادی از آن کاسته شود و یا به خسارت آن اضافه شود. بنا بر این همواره بهتر است که بیش از یک عامل را برای مبارزه انتخاب نمود.

۱۲- آفت انتخاب شده، بخصوص اگر از منطقه دیگری به محل آورده شده باشد باید خود دارای دشمنان طبیعی نباشد که آنرا از میان ببرد.

کسب اطمینان از امنیت عوامل مبارزه بیولوژیکی انتخاب شده

گیاهان معمولا حاوی موادی هستند که بسیاری از آفات و بیماری ها روی آن تغذیه می نمایند. لیکن برخی از عوامل فیزیکی و یا شیمیایی میباشند که آفات و بیماری ها را بخود جذب و یا ازخود دفع می تمایند . این عوامل می توانند حتی در گونه های مختلف گیاهان متفاوت باشند. لذا برای کسب اطمینان از اینکه عامل انتخاب شده برای مبارزه بیولوژیکی فقط به علف هرز آسیب می رساند و به گیاهان اقتصادی حمله نمیکند، باید آزمایشاتی در این زمینه انجام شود. آزمایشات باین صورت است که گیاهان مورد آزمایش را در معرض حمله قرار می دهند تا ملاحظه نمایند آیا آسیبی به گیاه وارد می آورد یا خیر. در صورت عدم بروز خسارت نتیجه گیری می شود که این گیاه در مقابل عامل مصون می باشد. قبلا در این آزمایشات از عامل کاملا گرسنه استفاده می شد با این توضیح که اگر علف هرز کاملا نابود شد و عامل گرسنه ماند، بچه گیاهانی روی خواهد آورد. آزمایش گرسنگی بعلت اینکه با طبیعت هیچگونه مطابقتی نداشت با شکست روبرو گردید. اکنون بیش از ۷۵ سال است که روش جدید (بالا) با موفقیت و بدون کوچکترین اشکال ادامه داشته است.

چه گیاهانی را باید در این آزمایشات مورد بررسی قرار داد؟ :

۱- گیاهان نزدیک به علف هرز مورد نظر (رقم، گونه، قبیله، زیر خانواده، خانواه، و سایر اعضاع رسته).

۲- گیاهانی که گزارش شده باشد که عامل از آنها بعنوان میزبان استفاده کرده است.

۳- گیاهانی که ممکن است از نظر طبقه بندی به علف هرز مربوطه نزدیک نباشد ولی از نظر مورفولوژیکی و یا بیولوژیکی شبیه باشند.

٤-گیاهانی که آفات و بیماری های آن ها مشخص نیستند.

۵- گیاهانی که امکان حمله عامل مبارزه بیولوژیکی به آنها هست ولی بعلت قرار گرفتن در یک محیط خاصی جغرافیایی و یا اکولوژیکی، هیچگاه در معرض حمله عامل قرار نگرفته اند.

تنوع گیاهانی که باید مورد بررسی قرار گیرند خود بستگی به نکات زیر دارد:

۱- تنوع و وسعت رسته و خانواده علف هرز.

۲- تعداد گیاهان اقتصادی همرسته و هم خانواده .

۳- وسعت و شعاع عمل محل اجرای طرح.

۴-  حدود شناختی که از عامل مبارزه بيولوژيکى موجود است.

در اجرای آزمایشات ، اصول زیر باید رعایت شود:

۱- آزمایشات باید علمی و دارای چند تکرار باشند.

۲- آزمایشات باید روی گیاهان زنده و سالم انجام شود.

۳- وجود تیمار شاهد ضروری است.

۴ – پس از انجام آزمایشات در گلخانه برای کسب اطمینان، لازم است این آزمایشات در صحرا تکرار شوند. زیرا گلخانه اجباراً دارای شرایط خاصی است که در طبیعت موجود نمی باشد. بدین ترتیب آفت یا بیماری ممکن است استثنائاً در محیط آزمایشگاه بیلک گیاه حمله نماید در جائیکه در طبیعت هیچگاه این اتفاق روى نمی دهد، و یا بعکس.

موارد زیر نیز نباید از نظر دور باشند:

۱- تجربه نشان داده است که گاهی ممکن است عامل میزبان خود را تغییر دهد.

۲- انواع مختلف عامل مبارزه بيولوژيکی (مانند مورفولوژيکی، فيزيولوژيکی، اکولوژيکی، اتولوژيکی و فنولوژیکی) باید مورد توجه قرار گیرند.

۳- همکاری نزدیک با متخصصین رده بندی، فیزیولوژیست و ژنتیک توصیه می شود.

توزیع عامل مبارزه بیولوژیکی در محل رویش علف هرز

برای گسترش عامل مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز دریای منطقه، سه روش شناخته شده است:

۱- وارد کردن عامل از خارج از منطقه و یا کشور و توزیع آن در محل .

۲- مناسب کردن محیط فعلی برای تکثیر و تولید بیشتر دشمنان طبیعی.

۳- تکثیر مصنوعی عامل و رها کردن آن هر چند گاه یک بار در منطقه.

در صورتی که عامل مستقیماً از خارج وارد شود، قبل از رها شدن در منطقه بایستی مرحله قرنطینه را بشرح زیر بگذراند:

۱- محل قرنطینه باید در نزدیکی مرز ورود عامل باشد.

۲- محل قرنطینه باید در نزدیکی مزارع نباشد.

۳- موارد ایمنی باید در ساختمان قرنطینه رعایت، شده باشد بطوریکه عامل موقعیت فرار از آنجا را نداشته باشد.

۴- شرایط محیط قرنطینه باید طوری باشد که عامل احتیاجی به فرار از آنجا را نداشته باشد.

۵- در محل قرنطینه کلیه موجودات زنده بجز عامل مبارزه بیولوژیکی باید جدا شوند.

۶- باید بررسی شود که عامل دریافت شده به هیچ وجه بیماریزا و یا مضر نباشد و آفتی را نیز با خود حمل نکرده باشد.

اصولاوارد کردن مقادیر زیادی از عامل مبارزه بيولوژيکی از خارج چندان عملی نمی باشد. بهتر است تعداد کمتری وارد کرد و آن ها را در داخل تکثیر نمود.لیکن تکثیر و پرورش این موجودات در محیط آزمایشگاه ممکن است اثر آن موجودی را که در طبیعت پرورش یافته است نداشته باشد. لذا توصیه میشود تکثیر آنها در قفسه هایی که در محل رها کردن کار گذارده شده اند انجام پذیرد تا در هنگام مقتضی در همانجا رها شوند.روش مناسب کردن محیط برای دشمنان طبیعی موجود، زیاد موفقیت آمیز نبوده است. شاید موفق ترین راه های گسترش عوامل مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز همان تکثیر مصنوعی و رها کردن عامل در منطقه مورد نظر باشد. تعداد عامل رها شده در محیط باید محدود باشد و سال بعد مشاهده شود اگر تراکم عامل کافی نیست، تعداد دیگری به آن اضافه گردد. لازم به تذکر است که شرایط محیط در تعداد مؤثر عامل رها شده تأثیر بسزائی دارد.ابتدا بهتر است چند گروه از عامل را بصورت آزمایشی آزاد کرد. محل رهاکردن گروه های اول بسیار مهم است. باید مناسب ترین محیط را برای گروه های اول انتخاب نمود تا امکان استقرار آن ها بیشتر باشد،. ضمناً در صورت امکان هر چه تعداد نقاطی که عامل در آن ها رها می شود بیشتر باشد، بهتر خواهد بود و شعاع عمل وسیع تر خواهد شد.گروه های بعدی عامل را می توان در محیط های مختلف آزاد کرد تا بدین ترتیب بالاخره حدود فعالیت آن معلوم و مشخص گردد. محیط های مختلف ممکن است دشمنان طبیعی دیگری باشند که عامل را مورد حمله قرار دهند و مانع عمل مؤثر آن شوند. اثر عامل مبارزه بیولوژیکی رها شده مشخص نمی شود تا هنگامی که کاملا در محل مستقر شود و بطور عادی و طبیعی تکثیر شود ويك جامعه نسبتا پر تراکمی را برای خود ساخته باشد.حتی الامکان باید سعی شود که محل آزاد شدن عامل دور از مزاحمت ها مانند چرای حیوانات و یا فعالیت انسان ها و ادوات کشاورزی و سایر فعالیت های مبارزه با آفات و بیماری ها باشد. اگر عامل حشره باشد و صرفاً برای مبارزه با علف های هرز وارد شده باشد، یقینا خیلی زود مستقر خواهد شد. زیرا احتمالا رقیبی نخواهد داشت و غذای مناسب و فراوان نیز در دسترسی خواهد داشت. البته خود حشره نیز مدتی طول می کشد تا به محیط جدید خو بگیرد. این را نیز نباید فراموش کرد که این محیط جدید ممکن است حامل انواع پارازیت ها، شکارچی ها و یا امراض عامل رها شده باشد. کلیه مسائل فوق در مستقر شدن عامل در محیط جدید مؤثر خواهند بود.

ارزیابی طرح های مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز

در پایان هر طرح مبارزه بیولوژیکی با علف های نتیجه مبارزه آنقدر آشکار است که احتیاجی به ارائه مار وارقام نیست . مثلا در بهار سال ۱۹۶۸ لارو حشره تیریا جهت مبارزه با علف هرز زلف پیر  در یک منطقه ۱۳۵ کری در غرب کانادا رها گردید. در اواسط تابستان همان سال کلیه برگ های این علف هرز توسط حشره آزاد شد ه تغذیه شده بود.در مواقع دیگر لازم است که قبل از انجام هر گونه برآورد اقتصادی جمعیت عامل رها شده تا ۵ سال سالیانه، و پس از آن تا ده سال هر دو سال یکبار کنترل شود تا استقرار آن در منطقه مورد تائید قرار گیرد و در صورت کمبود جمعیت، به تعداد آن اضافه شود. اگر پس از ده سال عامل هنوز نتوانسته باشد به حد مطلوب مستقر شود باید نسبت به روش ها و یا اطلاعات طرح مروری انجام گیرد.روش معمول در ارزیابی یا طرح مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز باین صورت است که تراکم علف های هرز در ابتدا و بعد از استقرار عامل معلوم می گردد. البته تقلیل سریع تراکم علف های هرز همواره دلیل بر اثر سریع عامل نمی باشد. زیرا بعضی مواقع گیاهان بدلایلی خود بخود کمتر سبز می شوند. لذا آمارگیری از تراکم علف های هرز باید چندین بار انجام شود.تعیین مقدار بذر تولید شده توسط علف هرز نیز می تواند بسیار مفید واقع شود. زیرا بدینوسیله می توان تراکم آنرا در سال آینده پیش بینی کرد و جمعیت عامل را نسبت به این تراکم تنظیم نمود. در مورد علف های هرز دائمی بهتر است که یک قطعه شاهد در نظر گرفته شود و عامل در این منطقه وارد نشود تا بدین وسیله مقایسه ای انجام گرفته باشد.در نهایت، اطلاعات و آمار  تهیه شده از طرح باید در حدی باشد که بتوان دلایل موفقیت یا شکست مبارزه را از طریق آن ها ارزیابی کرد.علاوه بر اطلاعات بالا، اطلاعاتی از قبیل روند کنترل علف هرز (شعاع کنترل نسبت به محل رهاشدن عامل)، گونه های علف هرز، قبل و بعد از رها کردن عامل، دلایل تغییر پوشش گیاهی (آیا بعلت از میان رفتن علف هرز مورد مبارزه بوده است؟) نیز ضروری است.عکاسی از منطقه طرح نیز می تواند مدارک و اطلاعات ارزنده ای را در دسترس قرار دهد. گاهی مطالعه چند ساله محیط طرح لازم است تا بتوان جواب بسیاری از سئوال های مطرح شده را تأمین نمود.

رفع مسائل بازدارنده

عوامل مختلف می توانند باعث شوند که یک طرح مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز با موفقیت و یا شکست مواجه شود. با تغییر دادن این عوامل می توان شرایط محیط را برای مبارزه بیولوژیکی مساعد نمود. به ذکر چند مثال زنده اکتفا می شود:

۱- سوسک میکرولارینوس برای مبازه با خار خسک  استفاده می شود. این سوسک در هاوائی که دارای زمستان های نسبتاً گرم است بسیار موفق بوده است، لیکن در نقاط غربی امریکا که دارای زمستا ن های سرد تری است نتیجه مطلوبی نداده است. برای رفع این مشکل می توان حشره را پس از گذراندن زمستان گرم در هاوائی، به غرب امریکا انتقال داد و یا آنرا بطور مصنوعی تکثیر و بموقع در منطقه رها نمود.

۲- بید باکترا که بومی امریکا است، جهت کنترل اویار سلام  استفساده می شود. برای اینکه بتوان این علف هرز را در مراحل اولیه رشد کنترل نمود، بایستی این حشره را در محیط مصنوعی، زودتر از طبیعت، تکشیر نمود و بموقع در منطقه آزاد کرد.

۳- علف هرز التر ناترا در آمریکا توسط سوسک آگاسیکلز قابل کنترل است. لیکن چون این حشره بایستی مراحل اولیه رشد خود را در مناطق گرمسیر، بگذراند، لذا همه ساله تعدادی از این حشره را از منطقه گرمسیر ایالت فلوریدا به مناطق شمالی امریکا انتقال می دهند.

۴- گاهی عامل مبارزه بیولوژیکی ممکن است در محل جدید با دشمنان طبیعی رو برو شود که در صورت امکان بایستی با آنها مبارزه شود. مثلا هنگامی که حشره دکتیلو پیوس را در افریقای جنوبی جهت مبارزه با اپونتیا مگاکانتا رها کردند متوجه شدند که توسط کفشدوزک ها شکار می شوند. برای مقابله با این دشمنان، گیاهان با غلظت کم سم د. د.ت سمپاشی شدند. بدین ترتیب از جمعیت کفشدوزک ها کاسته شد و مبارزه بیولوژیکی با موفقیت به نتیجه رسید.

۵- بعضی مواقع وضعیت علف هرز ممکن است مطلوب عامل مبارزه بیولوژیکی نباشد. در منطقه ای از امریکا متوجه شدند که سوسک آگاسیکلز نتوانسته است علف هرز التر ناترا  را تحت کنترل درآورد. پس از بررسی معلوم شد که علف هرز دچار کمبود مواد معدنی بوده است و به همین علت نیز سوسک مذکور این گیاهان را برای تغذیه انتخاب نکرده است.

مثال مشابهی در استرالیا نیز مشاهده شده است که بید کاکتوبلاستیس روی کاکتوس های اپونتیا که دچار کمبود ازت بودند تغذیه نکرده است ولی پس از رفع کمبود، سوسک ها به تغذیه خود ادامه داده اند.

۶ – گاهی رشد علف هرز بقدری سریع است که عامل نمیتواند بطور مؤثر عمل نماید. علف هرز التر ناترا در ایالت کارولینای جنوبی آمریکا بقدری سریع رشد می نمود که سوسک آگاسیکلز قادر به کنترل آن نبود. استفاده از ۲/۲ لیتر در هکتار از علفکش توفوردی رشد این گیاه را تاحدی کند نمود و این حشره بالاخره موفق به نابود ساختن علف هرز گردید.

۷- تلفیق مبارزه بیولوژیکی با سایر روش ها با توجه به بحثی که در ردیف ۶ بالا شد، گاهی اوقات لازم است که برای پیشبرد هدف های مبارزه پیو لوژیکی، ازرو ش های دیگر مانند زراعی و شیمیائی نیز کمک گرفت. بدین ترتیب با فشار آوردن بیشتر روی علف هرز و ضعیف کردن آن، و یا بالعکس تقویت کردن محصول بمنظور فراهم کردن زمینه رقابت بیشتر از سوی محصول میتوان تلفیق مطلوبی را بدست آورد.

کنترل بیولوژیکی علف های هرز، باستثناء چند مورد انگشت شمار، بیشتر یک روش کمکی محسوب می شود تا یک راه حل قطعی. موفقیت هایی چون کنترل کاکتوس در استرالیا و یا علف هرز هزار چشم در کالیفرنیای آمریکا نمی بایستی این توقع را بوجود آورد که نتیجه مبارزه بیولوژیکی باید همواره اینقدر قاطع باشد. توقع معمولی از یک طرح مبارزه بیولوژیکی با علف های هرز باید این باشد که عملیات از شدت فعالیت علف هرز بکاهد تا روش های دیگر بهتر عمل نمایند. نتیجه ای در این حد خود یا موفقیت محسوب می شود. ضمنا کنترل محدود مبارزه بیولوژیکی می تواند از گسترش علف هرز نیز جلوگیری بعمل آورد.بنابراین ضعیف کردن علف هرز توسط یک روش مبارزه باعث بهتر عمل کردن روش هایی می شود که بعد از آن اعمال خواهند شد. بدین ترتیب مبارزه تلفیقی در صورت امکان در کلیه موارد توصیه می گردد.

اثرات جنبی مبارزه بیولوژیکی با علفهای هرز

هنگامی که عامل مبارزه بیولوژیکی را در محیط پراکنده می کنیم تا علف هرزی را تحت کنترل درآورد، غیر مستقیم دراکولوژی و رقابت گیاهی منطقه اثر خواهد گذاشت.پس از کنترل علف هرز چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا علف هرز دیگری (شاید بد تر از آن) جایگزین خواهد شد؟ این بسیار بستگی به مدیریت و نگهداری زمین در آینده دارد. آیا گیاه اقتصادی پر قدرتی هست که جای علف هرز از میان رفته را بگیرد؟ در صورتیکه وجود داشته باشد می توان گفت که مبارزه بيولوژيکی انجـــام شده با موفقیت مواجه بوده است. ولی اگر بهر علت پس از چندی علف یا علف های هرز دیگری جایگزین شوند، این مبارزه ناموفق توصیف خواهد شد. بدین ترتیب محیط و خاک مناسب باضافه مدیریت صحیح می تواند در موفقیت و یا عدم موفقیت طرح مؤثر واقع شوند.

سر انجام

حضور علف های هرز در هر منطقه حاصل شرایط محیطی آنجا است (آب وهوا، خالی و سایر شرایط زیستی). گاهی تغییراتی ساده در محیط می تواند آنقدر برای یا علف هرز مزاحمت تولید نماید که از قدرت و رقابت آن بمقدار زیادی بکاهد. متاسفانه ، عملیات زراعی جهت بهبود محصول مشوق علف های هرز نیز هست. بنابراین ما باید خصوصیات زیستی هر علف را مطالعه نمائیم تا بدین وسیله بتوانیم محیط نامناسب برای رشد آن ها بوجود آوریم. در مبارزه بیولوژیکی بوجود آوردن محیط نامناسب همانا ازدیاد دشمنان طبیعی است. برای بیشتر موثر واقع کردن مبارزه بیولوژیکی بهتر است که همزمان عوامل دیگر محیطی را نیز برای علف هرز نامناسب نمود .

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا