علف های هرز

شناخت و مدیریت علف هاي هرز در کشت هاي پاییزه چغندرقند

مقدمه

هر چند بحران کمبود آب، تغییر نظام هاي رایج کشاورزي در کشور را اجتناب ناپذیر ساخته است اما باید توجه داشت، هر گونه تغییر در نظام کشاورزي، تاثیر قابل توجهی بر تمامی اجزاي بوم نظام( از جمله علفهاي هرز) میگذارد به طوري که عدم توجه به آن، پیامدهاي متعددي را به دنبال خواهد داشت. در سالهاي اخیر، توسعه کشت پاییزه چغندرقند به عنوان یک راهکار عملی در پایداري تولید این محصول مطرح بوده است. با این حال، عدم توجه به عواملی که در بوم نظام جدید محدودیتزا خواهند شد، تحقق اهداف اولیه را تضمین نخواهند کرد. همانند کشتهاي بهاره، علفهاي هرز درکشتهاي پاییزه چغندرقند نیز محدودیتزا هستند، با این تفاوت که در نظامهاي پاییزه، از درجه اهمیت علفهاي هرز تابستانه کاسته میشود و علفهاي هرز زمستانه نقش پررنگتري ایفا میکنند. علاوه بر این، تغییر در نوع عملیات زراعی، بانک بذر علفهاي هرز و سرعت توسعه جمعیت آنها را تحت تاثیر قرار میدهد و وجود احتمالی فضاهاي خالی (به دلیل عدم استقرار مناسب چغندرقند)، زمینهي اشغال بیشتر زمین توسط علفهاي هرز را فراهم میسازد. تاثیر علفهاي هرز بر رشد و عملکرد چغندرقند پاییزه تحت تاثیر شرایط محیطی نیز قرار میگیرد. به عنوان مثال، مشکل علفهاي هرز در مناطقی مانند خوزستان که چغندرقند در پاییز ودر شرایطی با دماي بالا کشت میشود، بسیار متفاوت از مناطق معتدل میباشد. در مناطق گرمتر، طول دوره جوانهزنی تا استقرار چغندرقندکوتاهتر از مناطق سردتر است و معمولا سطح بیشتري از زمین توسط تاجپوش چغندرقند اشغال میشود. با این حال، وجود شرایط مناسب در این مناطق، زمینهي رشد بهتر علفهاي هرز و گستردگی طیف آنها را نیز فراهم میسازد.

طراحی برنامه مدیریت علف هاي هرز در یک نظام جدید

به منظور موفقیت در مدیریت علفهاي هرز در یک نظام جدید ، تدوین یک برنامه مدیریتی بر اساس مراحل ارائه شده در شکل ۱ ضروري است . بر این اساس، ابتدا باید شناخت کافی از وضعیت مزرعه و جمعیت علفهاي هرز آن کسب کرد . بدی ن منظور، کشاورزان باید نسبت به جمع آوري و شناسایی علفهاي هرز مزرعه اقدام و اطلاعات کافی از خصوصیات رشد، چرخه زندگی، نیازهاي زیستی و توان رقابتی آنها پیدا کنند . مرحله دوم، شامل تهیه نقشه پراکنش علفهاي هرز مزرعه است. بدین منظور، سطح مزرعه به قطعات کوچکتر تقسیم و تراکم علفهاي هرز در هر قطعه ثبت میگردد. تهیه این نقشه به کشاورزان کمک خواهد کرد تا از وضعیت علفهاي هرز مستقر در جاي جاي مزرعه و همچنین چگونگی تغییرات جمعیت آنها در طول سال هاي مختلف اطلاع حاصل نموده و در مواقع بحرانی نسبت به مدیریت گونه هاي مشکلساز اقدام نمایند. تهیه دقیق نقشه پراکنش و رصد آنها در طول سال هاي زراعی، زمینهي اجراي به موقع برنامه هاي پیش گیري را فراهم می سازد و هزینههاي مدیریت علفهاي هرز را به حداقل خواهد رساند.در مرحله سوم، گونههاي هدف مشخص میشوند. گونههاي هدف، علف هاي هرزي هستند که جمعیت آنها در مزرعه بالا یا ساختار رویشی آنها به نحوياست که حتی در صورت پایین بودن جمعیت، خسارت هاي اقتصادي قابل توجهی به محصولات زراعی وارد میکنند. کشاورزان براي کنترل جمعیت این گونهها باید برنامه مشخصی داشته باشند و طی فصل زراعی، از وجود آنها غافل نشوند. تعیین میزان خسارت علفهاي هرز به محصول چغندرقند از جمله سایر مواردي است که باید توسط چغندرکاران صورت پذیرد. تعیین دقیق این خسارت، لزوم مدیریت گونههاي مختلف علفهاي هرز را مشخص خواهد نمود. البته این ارزیابی نیازمند انجام یک پروژه تحقیقاتی است و از این جهت، کشاورزان جهت اطلاع از تاثیر گونههاي علفهاي هرز بر عملکرد چغندرقند باید با مراکز تحقیقاتی در تماس باشند. مدیریت گونههاي مهاجم از دیگر مراحل مهم در برنامههاي مدیریتی است. همانگونه که پیشتر اشاره شد، وجود فضاهاي خالی ناشی از بد سبزي چغندرقند در کشتهاي پاییزه، زمینه اشغال زمین توسط گونههاي مهاجم را فراهم خواهد ساخت. گیاهان مهاجم، گونههاي غیر بومی ستند که با حضور خود در اراضی جدید، زمینه شکلگیري یک علفهرز جدید در منطقه را فراهم میکنند. در صورتی که کشاورزان بهموقع نسبت به شناسایی و حذف این گیاهان اقدام نمایند، خطر جدیدي زراعت چغندرقند را تهدید نخواهد کرد اما در صورت بیتوجهی نسبت به حضور این گیاهان در حواشی و یا درون مزرعه، زمینه استقرار آنها در منطقه فراهم و در آیندهاي نزدیک، گونه مشکلساز دیگري به لیست علفهاي هرز چغندرقند اضافه خواهد شد. آخرین مرحله در برنامه مدیریت علفهاي هرز چغندرقند، مدیریت آنهاست که شامل روشهاي شیمیایی و غیر شیمیایی هستند که بسته به امکانات موجود و توانایی اقتصادي کشاورزان، انتخاب و بکار گرفته میشوند. وجود اطلاعات کافی از وضعیت علفهاي هرز مزرعه، خصوصیات رشدي و نیازهاي اکولوژیکی آنها (نیازهاي دمایی، نوري، غذایی و ..)، از جمله مهمترین عواملی هستند که برنامههاي مدیریتی کشاورزان را با موفقیت همراه خواهندکرد.

گونه هاي علف هاي هرز چغندرقند در کشت هاي پاییزه

از ۱۵۰ گونه علفهرز موجود در اراضی کشاورزي کشور، حدود ۶۰ گونه در کشتهاي بهاره و پاییزه چغندرقند یافت میشوند. از این تعداد، سهم کشتهاي بهاره بیشتر و این در حالی است که به دلیل تغییر شرایط محیطی، تعداد کمتري از علفهاي هرز در کشتهاي پاییزه یافت میشوند. عمده علفهاي هرز موجود در کشتهاي پاییزه غندرقندگونههاي پاییزه هستند. این گونهها در پاییز جوانه میزنند وگیاهچههاي آنها زمستان را به حالت خواب سپري میکنند. این گیاهان در اواخر زمستان و با گرمشدن هوا، رشد مجدد خود را آغاز میکنند و در اواخر بهار یا اوایل تابستان، رشد آنها خاتمه مییابد. البته، در مناطق گرم (و در مقایسه با مناطق معتدل) ممکن است گونههاي تابستانه نیز مشکلساز شوند. در این مناطق، گونههاي چندساله اهمیت بیشتر و نقش قابل توجهی در رشد و عملکرد چغندرقند دارند. در اغلب مناطقی که براي کشت پاییزه در نظر گرفته میشود، علفهاي هرز باریکبرگ (از قبیل Lolium ) چچم ،(Secal cereal L.) چاودار ،(Avena fatua L.) یولافHordeum ) جو وحشی ،(Phalaris spp. ) علف قناري ،(temolentum L. و گندم و جو خودرو) و اختصاصا در خوزستان (اویارسلام (urinum   ۱۰ ( Sorghum halepense L. Pers.) و قیاق ( Cyperus rotundus L.) ارغوانی نسبت به پهنبرگها مشکلسازترند. با این حال، در بین پهن برگها نیز گلرنگ وحشی ،(Malva sylvestris L.) علفهاي هرزي مانند پنیرك ،(Chenopodium murale L.) سلمک ،(Carthamus oxyacantha M.B.) ترشک ،(Fumaria officinalis L.) شاتره ،(Cichorium intybus L.) کاسنی شلمی ،(Sinapis arvensis L.) خردل وحشی ،(Rumex dentatus L.) کنگر وحشی ،( Ammi majus L.) وایه ،(Rapistrum rugosum L.) Corchorus ) کتان هندي ،(Cleome viscoza) علف مار ،(Gundelia sp.) رشد و تولید چغندرقند (Beta maritima L.) و چغندر وحشی (olitorius L. (به خصوص در استان خوزستان) را تحت تاثیر قرار میدهند. در هر صورت، توسعه این نظام و تداوم کاشت آن در یک منطقه، سازگاري، استقرار و غالبیت گونههاي دیگري از علفهاي هرز را ممکن خواهد ساخت و حتی شاید شاهد حضور گیاهان مهاجم نیز در مزرعه باشیم. احتمالا کشاورزان طی سالهاي مختلف با علفهاي هرزي برخورد خواهند کرد که تاکنون در مزرعه مشاهده نشده و از این جهت، پایش مکرر مزارع و ثبت گونههاي جدید در هر سال، از اهمیت بالایی برخوردار است. شناخت دقیق خصوصیات رشدي علفهاي هرز از جمله مهمترین مواردي است که زمینه مدیریت کامل این گیاهان و یا مدیریت جمعیت آنها در مزرعه را فراه میسازد. در جدول ۱ خصوصیات و در شکل ۲ تصاویر مهمترین گونههاي علفهاي هرز موجود در کشتهاي پاییزه چغندرقند، ارائه شده است. نکته قابل توجه آنکه در اقلیمهاي مختلف و به دلیل شرایط اقلیمی متفاوت، تمامی گونههاي فوق خسارتزا نخواهند بود. کشاورزان ممکن است تنها با چند گونه مشکل داشته باشند و سایر گونهها یا در منطقه مشاهده نشوند و یا جمعیت آنها بسیار پایین باشد. با این حال، غفلت کشاورزان از علفهاي هرز کم اهمیت، زمینهي توسعه و گسترش جمعیت آنها را فراهم آورده و در آینده بر مشکلات کشاورزان خواهد افزود.

خسارت علف هاي هرز به چغندرقند

گونههاي مختلف علفهرز از نظر میزان خسارت به چغندرقند و مشکلاتی که در زراعت این محصول ایجاد میکنند، متفاوتند و از این جهت، باید با شناخت بیشترآنها، اقدامات لازم جهت تغییر ترکیب جوامع علف هرز از گونه هاي ۱۷ مشکلساز و سمج به سمت گونههاي کم تهاجم و قابل مدیریت صورت گیرد . علفهاي هرز در شرایط مزرعه و با جذب نهادههاي تولید (از قبیل آب، نور و موادغذایی) زمینه کاهش رشد و عملکرد محصول را فراهم می آورند . این گیاهان با سایهاندازي بر روي گیاه زراعی، دریافت نور خورشید توسط آنها را کاهش داده و با ترشح ترکیبات دگرآسیب، زمینهي کاهش جوانه زنی و رشد آنها را فراهم میآورند. ساختار رویشی چغندرقند به نحوي است که توان رقابت بالایی با علفهاي هرز ندارد. این گیاه در جریان رقابت، برگ هاي طویل و راست تولید میکند و بخش زیادي از مواد قندي را به تاج گیاه اختصاص میدهد. این امر ضمن کاهش تجمع قند در ریشهها، موجب کاهش توان رقابت در چغندرقند(در اثر کاهش سایه اندازي برگها بر روي زمین) نیز خواهد شد . بر اساس بررسیهاي انجام شده، علفهاي هرز عمدتا مقدار عملکرد چغندرقند را تحت رتاثیر قرار داده و این امر نیز در اثر کاهش رشد ریشهها (عملکرد ریشه) میباشد و تاثیر این گیاهان بر کیفیت محصول تولیدي اندك است (نجفی و . ( همکاران، ۱۳۸۷ و ۱۳۸۹ ؛ اوراضی زاده و همکاران، ۱۳۸۷ شدت تاثیر علفهاي هرز بر محصولات زراعی، به گونه علفهرز، تراکم آن و همچنین نظام کاشت بستگی دارد. به عنوان مثال، در کشتهاي پاییزه چغندرقند و به خصوص در مناطق معتدل، علف هاي هرز پهن برگ از اهمیت بالایی برخوردار نیستند و معمولا گونههاي باریک برگ این زراعت را بیشتر تهدید میکنند. در صورتی که در مناطق گرمسیر (مانند خوزستان )، گونه هاي پهن برگ یک و چند ساله (مانند وایه و پنیرك) نیز از درجه اهمیت بالایی برخوردارند و باید برنامههاي مدیریتی خاصی براي مدیریت آنها تدوین نمود .در هر حال، هر چند ممکن است در سالهاي اول توسعه کشت پاییزه در یک ۱۸ منطقه و به دلیل تغییرات گسترده در نوع عملیات زراعی، مشکل علفهاي هرز کمتر مطرح شود، اما با گذشت زمان و سازگاري علف هاي هرز به شرایط حاکم بر این نظام، مشکل آنها تشدید خواهد شد. از این جهت، باید با تدوین دقیق برنامههاي مدیریتی، آنها را تحت کنترل خود قرار داد. باید توجه داشت، حتی تک بوتههاي برخی از علفهاي هرز نیز میتوانند خسارتهاي قابل توجهی به چغندرقند وارد آوند. به عنوان مثال، یک بوته تاج خروس میتواند عملکرد  بوته چغندرقند را متأثر سازد و از این جهت، کشاورزان نباید نسبت به تکبوتههاي علفهاي هرز در مزرعه نیز یتفاوت باشند. خسارت علفهاي هرز به چغندرقند از زمان جوانهزنی این گیاه در پاییز آغاز و تا ۸ تا ۱۰ هفته بعد از کاشت ادامه دارد. علاوه بر این، حساسیت چغندرقند به علفهاي هرز در زمان شروع رشد مجدد گیاه در اواخر زمستان نیز بالاست . چنانچه جمعیت علفهاي هرز در این زمان بالا باشد، باید عملیات مدریت علفهاي هرز در اواخر زمستان نیز تکرار شو د. دورههاي فوق با عنوان دوره بحرانی مدیریت علفهاي هرز نامگذاري میشوند. از این جهت، باید حساسیت کشاورزان نسبت به حضور علفهاي هرز بالا باشد.

مدیریت علف هاي هرز در کشتهاي پاییزه چغندرقند

مدیریت علفهاي هرز در نظامهاي کشاورزي، تنها در صورت بکارگیري توام روشهاي مختلف مدیریت، موفقیتآمیز خواهد بود. این حالت که “مدیریت تلفیقی علفهاي هرز” نامیده میشود، شامل روشهاي غیر شیمیایی و شیمیایی میباشند که در ادامه به شرح آنها پرداخته میشود.

مدیریت غیر شیمیایی علف هاي هرز

در مناطقی که امکان کاشت چغندرقند در پاییز وجود دارد، تغییر تاریخ کاشت چغندرقند خود بهعنوان مهمترین راهکار غیرشیمیایی، زمینهي کاهش چشمگیر جمعیت علفهاي هرز در مزارع را فراهم خواهد ساخت. با این حال، به دلیل احتمال جوانهزنی و غالبیت علفهاي هرز زمستانه، تدوین برنامه هاي مدیریتی براي این نظام کاشت نیز ضروري است. انتخاب صحیح تناوب زراعی، عملیات خاكورزي، مدیریت مصرف کود، مدیریت آبیاري و کاشت گیاهان پوششی، از جمله راهکارهاي غیرشیمیایی است که میتواند جهت تغییر ترکیب علفهاي هرز مزرعه و یا مدیریت آنها مورد استفاده قرار گیرند(نجفی، ۱۳۹۳ (ب)). در هر حال، جهت مدیریت پایدار علفهاي هرز، کشاورزان باید با روشهاي پیشگیرانه (شامل دیدهبانی مکرر مزرعه و کنترل لکه اي گونه هاي تازه وارد، مدیریت علفهاي هرز حاشیه مزارع و کانالهاي آبیاري، ممانعت از تولید بذر توسط علفهاي هرز، تمیز بودن ماشین آلات و ادوات مورد استفاده در مزرعه و استفاده از کودهاي دامی کاملا پوسیده) به خوبی آشنا و نسبت به اجراي دقیق آنها اقدام نمایند. رعایت بهداشت مزرعه از جمله مهمترین نکاتی است که در صورت عدم رعایت آن توسط کشاورزان، زمینه حضور، استقرار و غالبیت گونههاي جدید علفهاي هرز و گیاهان مهاجم فراهم خواهد شد . در اراضی که جمعیت علف هاي هرز زمستانه بالاست، کشت ماخار ۱ موجب کاهش در کشت ماخار، مزرعه پس از آماده سازي کامل زمین و قبل از کاشت محصول زراعیآبیاري شده تا علف هاي هرز سبز و سپس به روش شیمیایی یا مکانیکی کنترل شوند. در این روش، کاشت گیاه زراعی بعد از اتمام عملیات کنترل علفهاي هرز صورت خواهد پذیرفت

جمعیت علف هاي هرز در ابتداي فصل خواهد شد. مزایاي کشت ماخار عبارت است از:

جوانه زنی بذر علف هاي هرز و امکان مدیریت آنها توسط علفکشهاي عمومی قبل از کاشت – عدم حضور علف هاي هرز طی دوره جوانه زنی تا استقرار چغندرقند در مزرعه – جوانهزنی سریعتر چغندرقند به دلیل وجود رطوبت کافی و پوشش بهتر و سریعتر زمین توسط گیاه – تخلیه بانک بذر علفهاي هرز خاك و کاهش جمعیت آنها در دورههاي بعدي رشد در کشت ماخار، پس از آماده سازي زمین و تهیه پشته هاي کاشت، عملیات آبیاري انجام و پس از سبزشدن علفهاي هرز ، با استفاده از علف کش هاي عمومی (مانند گلیفوزیت یا پاراکوآت )، آنها را از بین برده سپس اقدام به کاشت چغندرقند میشود. با توجه به اینکه علفهاي هرزي که قبل از چغندرقند سبز میشوند(در مقایسه با آنهایی که در دورههاي بعد از سبز ظاهر میشوند ) از درجه اهمیت بیشتري برخوردار بوده و تاثیر بیشتري بر کاهش رشد این محصول دارند(اوراضی زاده و همکاران، ۱۳۸۷ )، کشت ماخار به دلیل فراهم آوردن شرایط مناسب براي کنترل علفهاي هرز در مراحل قبل از کاشت (و یا در اوایل دوره پس از کاشت)، نقش قابل توجهی در استقرار و رشد چغندرقند خواهد داشت. در این روش،کاربرد علفکشمیتواند تا بعد از کاشت و قبل از بزشدن چغندرقند به تاخیر بیافتد . اجراي این روش به همراه خاك ورزي (شکل ۳، راست) در آغاز فعالیت مجدد چغندرقند طی اواسط تا اواخر اسفند(در مناطق معتدل) و یا دي یا بهمن ماه (در مناطق گرمتر)، نیاز به علفکشها در این نظام را به حداقل خواهد رساند. بررسیهاي انجام شده در منطقه دزفول نشان داد که کاربرد کولتیواتور بیلچهاي و شمشیري در کشتهاي پاییزه چغندرقند، باعث افزایش قابل توجه عملکرد ریشه چغندرقند میشود. این قابلیت به کنترل مناسب علفهاي هرز و همچنین رشد بهتر ریشه چغندرقند در اثر تهویه خاك و سله شکنی نسبت داده شده است (قنبري و همکاران، ۱۳۸۴ ، اوراضی زاده و همکاران، ۱۳۸۷ ). البته، در مناطقی مثل دزفول و در شرایطی که تاریخ ک اشت چغندرقند به تاخیر افتاده است، بهتر است عملیات خاك ورزي به دلیل امکان همزمانی بارندگیهاي فصلی با عملیات داشت حذف شود . در این شرایط، بایدکنترل علفهاي هرز صرفا توسط علف کشها صورت پذیرد (اوراضی زاده ( و همکاران، ۱۳۸۷ تهیه مناسب بستر بذر، استفاده از بذر مرغوب، انتخاب تراکم مناسب کاشت براي چغندرقند و مدیریت آب و کود در این مزارع از جمله مواردي هستند که باید در کشتهاي پاییزه چغندرقند مورد توجه جدي قرار گیرند . این عوامل امکان جوانهزنی یکنواخت و پوشش کاملتر زمین توسط چغندرقند را فراهم می سازد و از این طریق، جوانهزنی و رشد علفهاي هرز در طول دوره رشد این گیاه (به خصوص در بهار) و مزاحمت آنها (به خصوص در ماههاي پایانی فصل رشد) کاهش مییابد. کاشت گیاهان پوششی (مانند جو) از جمله دیگر راهکارهاي غیر شیمیایی است که میتواند در جهت کاهش جمعیت علفهاي هرز سمج و همچنین کاهش مصرف علف کش ها موثر ب اشد (شکل ۳) این گیاهان هم زمان با کاشت چغندرقند پاییزه و در حدواسط بین ردیف هاي کاشت کشت و در اسفند ماه یا اوایل فروردین و قبل از شروع فعالیت چغندرقند و همچنین شکل گیري رقابت بین گیاه پوششی و چغندرقند، با استفاده از باریکبرگکشهاي انتخابی از بین برده میشوند. استفاده از گیاه پوششی در کاهش جمعیت علفهاي هرز در کشتهاي بهاره چغندرقند به اثبات رسیده ۱۳۹۱ و ۱۳۹۳ (الف)) و به نظر میرسد در کشتهاي پاییزه ، است (نجفی، ۱۳۸۹ نیز قابل اجرا باشد. با این حال، جهت تعیین دقیق پاییزه چغندرقند، انجام تحقیقات بیشتر ضروري است.با توجه به اینکه در مناطق جدید و به خصوص در سالهاي اول شکلگیري این نظام، احتمالا پوشش علفهاي هرز در سطح مزرعه چغندرقند غیریکنواخت و به صورت لکهاي میباشد، مدیریت مصرف کودهاي شیمیایی، در مهار جمعیت این گیاهان از درجه بالایی برخوردار است . در این شرایط، پخش سرتاسري کودها در سطح مزرعه، زمینهي بهرهمندي علف هاي هرز از عناصر غذایی را فراهم میآورد و از این طریق، جمعیت آنها افزایش و آلودگی در سطح مزرعه گسترش مییابد. جهت ممانعت از این پیامد، کشاورزان باید کودهاي شیمیایی را به صورت نواري و در کنار بذر چغندرقند بکار ببرند. در این صورت، بخشبیشتري از عناصر غذایی توسط چغندرقند جذب و توان رقابت آن با علف هاي هرز بیشتر خواهد شد. از سوي دیگر، مصرف نواري کودهاي شیمیایی، بهرهمندي علفهاي هرز از مواد غذایی را کاهش می دهد و زمینه ي افزایش جمعیت آنها فراهم نخواهد شد. تاریخ کاشت از جمله دیگر راهکارهاي غیر شیمیایی مدیریت علف هاي هرز میباشد. انتخاب تاریخ کاشت مناسب (به خصوص در مناطق معتدل ) زمینه ي سبز زودتر و استقرار بهتر چغندرقند را فراهم آورده و غلبه علفهاي هرز بر این گیاه را مشکل میسازد. هرچند نقش تاریخ کاشت در مناطق گرم (مثل دزفول در فاصله زمانی بین ۲۵ شهریور تا ۲۵ مهر) بر جمعیت علفهاي هرز و عملکرد ریشه چغندرقند قابل توجه نبوده است (اوراضی زاده و همکاران، ۱۳۸۷ ) اما به نظر میرسد این تیمار در مناطق معتدل کارساز باشد. در هر حال، تعیین تاریخ کاشت مناسب در این مناطق نیازمند تحقیقات بیشتر است

مدیریت شیمیایی علف هاي هرز

تاکنون علفکشهاي متعددي براي مدیریت علفهاي هرز مزارع چغندرقند ثبت و به بازار عرضه شدهاند. مهمترین این علفکشها و شیوه مصرف آنها در جدول ۲ ارائه شده است. این علفکشها در کشتهاي بهاره چغندرقند کاربرد وسیعی دارند و احتمالا در نظام کشت پاییزه چغندرقند، موثر خواهند بود. بر این اساس، در مناطقی که علفهاي هرز زمستانه مشکلات زیادي براي چغندرکاران ایجاد میکنند، مدیریت شیمیایی بر اساس توصیههاي جدول ۲ امکانپذیر است. مصرف علفکشها در کشتهاي پاییزه بستگی به شرایط اقلیمی منطقه دارد. به عنوان مثال، مدیریت شیمیایی علفهاي هرز در خوزستان، معمولا در پاییزپس از آبیاري دوم و یا سوم صورت میگیرد، در صورتی که کاربرد علفکشها در مناطق معتدل را میتوان تا اسفند و قبل از آغاز فعالیت مجدد چغندرقند به تاخیر انداخت. البته، تاخیر در کاربرد علفکشها تا اسفند، زمینهي رشد بیشتر علف هاي هرز را فراهم می آورد و از این جهت، ممکن ا ست کشاورزان براي مدیریت کامل علفهاي هرز مجبور به کاربرد دوزهاي بالاتري از علفکشها باشند. با این حال، تعیین و توصیه دقیق زمان مصرف علفکشها در مناطق جدیدي که به کشتهاي پاییزه اختصاص می یابند، منوط به انجام آزمایشهاي متعدد در هر منطقه است. با توجه به احتمال پایین بودن جمعیت علفهاي هرز در کشتهاي پای یزه و پوشش لکه اي این گیاهان در مزارع، امکان کاربرد لکه اي علفکش نیز وجود دارد . در این حالت، کاربرد علفکشها تنها به مناطقی از مزرعه محدود میشود که لکه هاي متراکمی ازعلفهاي هرز مشاهده میشوند و تک بوتههاي علفهاي هرز در سایر مکانها، به صورت دستی حذ ف می شوند . با این عملیات، ضمن کاهش مصرفعلفکشها، هزینههاي تولید کم و پیامدهاي زیست محیطی مصرف سم نیز به حداقل خواهد رسید.در کشتهاي پاییزه چغندرقند، علفهاي هرز باریکبرگ از اهمیت بیشتري برخوردارند. یولاف وحشی، علف قناري، شال دم، جو و گندم خودرو (حاصل ریزش بذر محصول قبلی) و همچنین علفهرز چندساله قیاق (در مناطق گرم) از جمله مهمترین علفهاي هرزي هستند که کشتهاي پاییزه چغندرقند را با مشکلاتی مواجه میسازند. اغلب علفهاي هرز باریکبرگ یکساله توسط باریکبرگکشهاي ثبتشده در کشور (جداول ۲ و ۳) از بین میروند. در این بین، علفکش گالانتسوپر با دوز ۱ لیتر در هکتار، از کارایی بالایی برخوردار و قادر به کنترل طیف وسیعی از علفهاي هرز باریکبرگ یکساله میباشد. این علفکش باید در مراحل اولیه رشد علفهاي هرز ( ۲ تا ۵ برگی) مورد استفاده قرار گیرد و در زمان مصرف، باید علفهاي هرز داراي رشد فعال باشند. با این حال، مصرف متوالی باریکبرگکشها (طی یک دوره ۷ ساله) موجب بروز پدیده مقاومت میشوند. در مناطق گرم، علاوه بر علفهاي هرز باریکبرگ، پهنبرگها نیز مشکلساز خواهند بود. پنیرك، سلمه تره، خردل وحشی، شاتره، گلرنگ و وایه، مهمترین علفهاي هرز پهنبرگی هستندکه زراعت پاییزه چغندرقند را تهدید میکنند. علفکشهايبتانالپراگرسآام و سافاري از جمله بهترین پهنبرگکشهایی هستند که کاربرد آنها در دو مرحله، باعث حذف بسیاري از علفهاي هرز (به خصوص تاجخروس، سلمهتره، تاجریزي و جارو) میگردد. علفکش سافاري با دوز ۳۰ گرم در هکتار در مرحله کوتیلدونی و علفکش بتانالپروگرس با دوز ۳ لیتر در هکتار طی مرحله ۲ تا ۴ برگی چغندرقند، توصیه میشوند. به منظور کنترل علف هرز پنیرك در مزارع چغندرقند دزفول کاربرد علف کش گلتیکس به همراه علف کشهاي بتانالآام و یا بتانالپراگرسآام و در صورت غالبیت علفهرز وایه در این مزارع،.( مخلوط لونترل+ گلتیکیس نتیجه بهتري را به دنبال خواهد داشت(جدول ۲ مدیریت علفهاي هرز چندساله (مانند پنیرك، پیچک، اویارسلام و قیاق ) در زراعت چغندرقند، منوط به کاربرد روشهاي مختلف است. این گونهها نسبت به علفکش ها حساسیت زیادي ندارند . بنابراین، براي مدیریت آنها باید روشهاي شیمیایی در تلفیق با روشهاي غیرشیمیایی و بهداشت مزرعه بکار گرفته شود. عملیات خاك ورزي، جمع آوري اندام هاي رویشی تکثیرشونده (مانند ریزوم و غدهها) از سطح مزرعه و کاربرد لکه اي علف کش ها در کناررعایت بهداشت مزرعه با هدف ممانعت از ورود بذر و اندام هاي رویشی اینگیاهان، از جمله مهمترین راهکارهاي تلفیقی هستند که میتوان براي مدیریتآنها بکار برد. در بین علفکشها، گلیفوزیت (راندآپ) به دلیل قابلیت انتقال در گیاه، تاثیر بیشتري بر گونههاي چند ساله دارد. این علف کش با انتقال به اندامهاي زیرزمینی علف هاي هرز، زمینه ي مرگ ریشه آنها را نیز فراهم میآورد و از این جهت باید در زمانی بکار روند که جهت حرکت مواد فتوسنتزي در گیاه به سمت پایین باشد. با این حال، علف کش هاي عمومی به گیاه زراعی نیز خسارت میزنند و از این جهت، کاربرد آنها تنها در دورهآیش و یا به صورت لکهاي و با رعایت احتیاط (کاربرد توسط سمپاشهاي نمدي(شکل ۶) و یا سمپاشهایی که مجهز به محافظ هستند)، توصیه میشود. البته، گلیفوزیت زمانی موثر واقع خواهد شد که اندامهاي هوایی علف هاي هرز در دورههاي نبود گیاه زراعی( بعد از برداشت محصول تا کاشت مجدد محصول بعدي) به دفعات و به صورت مکانیکی قطع شوند. در این صورت، از انتقال مواد فتوسنتزي به ریشهها جلوگیري و زمینهي ضعیف شدن آنها فراهم خواهد شد. در این حالت و به دنبال مصرف گلیفوزیت، ریشه ها با سرعت بیشتري از بین میروند.

بهینه سازي مصرف علفکش ها

بهینهسازي مصرف علفکش، شامل تمام عملیاتی است که ضمن کاهش مصرف سم، کارایی علفکشها افزایش و مقاومت به آنها کاهش مییابد. بررسی ترکیب علفکشهاي ثبتشده براي چغندرقند (شکل ۴) نشان میدهد که تمام ۱۱ باریکبرگکش ثبتشده در کشور، از یک خانواده، مکانیسم عملطیف علفکشی و کارایی علفکشهاي انتخابی چغندرقند براي کشت پاییزه چغندرقند نیازمند تحقیقات بیشتر است. براي کسب اطلاعات بیشتر در مورد علف کشها به منبع شیخی و همکاران ( ۱۳۹۴ ) مراجعه شود.میباشند. از مجموع پهنبرگکشهاي ACCase آنها مشابه و همگی بازدارنده موجود نیز حدود ۷۵ درصد داراي مکانیسم عمل مشابه و بازدارنده فتوسنتزند. بنابراین، کاربرد متوالی آنها به دلیل فقدان تناوب در انتخاب علف کش خطرناك است و احتمال بروز مقاومت در علفهاي هرز را افزایش میدهد. جهت ممانعت از بروز مقاومت، رعایت تناوب زراعی و کشت محصولاتی که علفکشهاي انتخابی آنها، همخانواده علفکشهاي چغندرقند نباشند، ضروري است.

جهت بهینه سازي مصرف علفکش ها، رعایت نکات زیر ضروري است:

انتخاب علفکش مناسب بر اساس نوع گیاه زراعی و علفهايهرز غالب مزرعه
– خرید علفکش از مراکز مجاز و در بستهبنديهاي استاندارد (داراي برچسب و اطلاعات کامل)
– رعایت زمان سمپاشی
– انتخاب شیوه صحیح سمپاشی
– انتخاب سمپاش مناسب و اطمینان از کارکرد مطلوب آن
– انجام کالیبراسیون سمپاش قبل از عملیات سمپاشی به منظورتعیین مقدار مناسب آب براي هر هکتار
– انجام سمپاشی بر اساس توصیههاي کارشناسان
– رعایت نکات ایمنی در حین سمپاشی

انتخاب علفکش

انتخاب علفکش مناسب تحت تاثیر گونهي علفهرز غالب مزرعه است. طیف علفکشی سموم ثبتشده براي چغندرقند متفاوت است و تمام علفکشها قادر به کنترل کامل تمامی گونههاي موجود در مزرعه نمیباشند. این طیف براي علفکشهاي انتخابی چغندرقند مطابق جدول ۳ میباشد. به عنوان مثال، در صورتی که علفهرز غالب مزرعه غندرقند، پنیرك باشد، علفکشهاي رونیت، پیرامین، بتانال و بتانالآام، کارایی بالایی نخواهند داشت و نباید مورد استفاده قرار گیرند. کاربرد توام علف کشها از جمله مواردي است که میتواند طی کنترلی آنها را افزایش دهد. در این ارتباط، میتوان به کاربرد علفکشسافاري در مرحله کوتیلدونی چغندرقند و بتانالپراگرسآام (و یا اُاف) در مرحله۲ تا ۴ برگی چغندرقند اشاره کرد. ترکیب گلتیکیس و بتانال پراگرسآام نیز نتیجه مطلوبی خواهد داشت. در این حالت، گلتیکس به صورت پیش رویش و بتانال پراگرسآام (و یا ااف) در مرحله ۲ تا ۴ برگی چغندرقند توصیه میشود

خرید علفکش از مراکز مجاز و در بستهبنديهاي استاندارد

تمامی علفکشهاي تولیدي توسط شرکتهاي مجاز، داراي بستهبندي استاندارد هستند و اطلاعات فنی علفکش و همچنین شرکت سازنده روي بسته درج شده است. نام عمومی و تجاري علفکش، تاریخ تولید و انقضاء، شرکت سازنده، موارد مصرف، شیوه و زمان کاربرد و احتیاطهاي لازم، از جمله مهمترین اطلاعاتی است که باید بر روي رچسب علفکش درجشود.علفکشهاي داراي بستهبنديهاي غیر استاندارد و یا نمونههایی که پلمپ دربآنها باز شده و یا زمان انقضاي آنها سپري شده باشد، قابل اطمینان نیستند و نبایدتوسط کشاورزان خریداري و مصرف شوند.

زمان مناسب سمپاشی
هر چند زمان مناسب کاربرد علفکشها روي برچسب آنها درج شده است اما در کشتهاي پاییزه و به دلیل محدودیت زمانیِ ناشی از شرایط اقلیمی، زمان سمپاشی از حساسیت بیشتري برخوردار است. در مجموع، بهترین زمان سمپاشی در مزارع چغندرقند، مراحل جوانی و رشد فعال علفهاي هرز است. این زمان براي مناطق گرم (از قبیل خوزستان) و معتدل (مانند گلستان یا اصفهان) متفاوت است و بستگی به تاریخ کاشت گیاه زراعی دارد. معمولا مدیریت شیمیایی علفهاي هرز در نواحی گرم بعد از آبیاري دوم چغندرقند و تا قبل از کاهش دماي محیط صورت میگیرد. علاوه بر این، سمپاشی در انتهاي زمستان باید تا بعد از آغاز فعالیت و رشد مجدد علفهاي هرز به تاخیر بیافتد. سمپاشی زودهنگام، به علت کاهش دماي محیط و عدم فعالیت علفهاي هرز، کارایی چندانی نخواهد داشت و باعث هدر رفت علفکش و هزینهها خواهد شد. سمپاشی دیر هنگام نیز موجب خواهد شد تا زمان حساسیت علفهرز به علف- کش سپري شده باشد و در نتیجه، کیفیت مطلوب از عملیات سمپاشی حاصل نخواهد شد. ریزش باران بعد از عملیات سمپاشی از جمله دیگر مواردي استکه درجه تاثیر علفکش را تحت تاثیر قرار میدهد. در صورتی که فاصله زمان بین سمپاشی تا بارش باران کوتاه (کمتر از ۵ ساعت) باشد، احتمال شسته شدن علفکش از روي گیاه و عدم تاثیر آن وجود خواهد داشت. در این ارتباط، باید پیش بینیها و توصیههاي هواشناسی مد نظر کشاورزان قرار گیرد.
شیوه سمپاشی
در زراعت چغندرقند، سمپاشی میتواند به صورت سرتاسري، نواري و یا لکهاي انجام شود (شکلهاي ۵ و ۶). در نوع سرتاسري، نازلهاي سمپاش به ترتیبی انتخاب و تنظیم میشوند که محلول خروجی از آنها همپوشانی دارد و کل مزرعه تحت سمپاشی قرار میگیرد (شکل ۵ بالا). در سمپاشی نواري، محلولخروجی از نازلها، همپوشانی ندارند و علفکش تنها روي ردیفهاي کاشت پاشیده میشود (شکل ۵ پایین) و علفهايهرز موجود در حد واسط بین ردیفهاي کاشت، با عملیات خاكورزي از بین میروند. در این حالت، مصرف علفکش در مزرعه کاهش خواهد یافت. انجام عملیات سمپاشی نواري با انتخاب نازل مناسب و کاهش ارتفاع بوم سمپاش امکانپذیر خواهد بود.در بسیاري از موارد، به دلیل پراکنش لکهاي علفهاي هرز در سطح مزرعه و یا پایینبودن جمعیت علفهاي هرز در کشتهاي پاییزه چغندرقند، نیازي به سمپاشی کل مزرعه نیست و تنها میتوان با سمپاشی لکهاي مناطق آلوده، مانع سترش علفهاي هرز در مزرعه شد. در سمپاشی لکهاي، علفکش تنها در بخشهاي آلوده بکار میرود. در این روش، ابزارهاي نمدي آغشته به سم به صورت دستی بر روي علفهاي هرز کشیده میشوند (شکل ۶). با توجه به ظهور لکههاي علفهايهرز در مزارع و همچنین پایینبودن جمعیت این گیاهان در نظامهاي جدید کاشت، کاربرد این روش، منجر به کاهش قابل توجه مصرف علفکشها خواهد شد. علاوه بر این، با توجه به کاربرد دستی علفکشها در این روش و امکان کنترل فراریت سم توسط کاربر، استفاده از علفکشهاي عمومی (از قبیل گلیفوزیت) در این روش امکانپذیر است.
انتخاب نازل سمپاش
نازلهاي مورد استفاده براي سمپاشی از نظر رنگ، مقدار خروجی محلول سم، قطر ذرات سم و الگوي پاشش، متفاوتند. نازلهاي مورد استفاده براي کنترل علفهايهرز از نوع تیجت (شکل ۷) یا شرهاي (شکل ۸) میباشند. نازلهاي تیجت براي استفاده روي بوم تراکتور طراحی شدهاند و انواع شرهاي در پاشهاي پشتی استفاده میشوند. روي بدنه نازلها اطلاعاتی درج شده که .( دانستن آنها براي سمپاشی دقیق ضروري است (شکل الگوي پاشش سم در نازلها متفاوت است. این الگو در مرحله اول تحت تاثیر زاویه پاشش نازل است. نازلها به رنگ هاي مختلف عرضه می شوند و زاویه پاشش آنها بر روي بدنه نازل درج شده است (شکل ۷). عرض پاشش محلول ۰ متر و براي نازلهاي سبز، آبی و قرمز، / سم در نازلهاي تیجت زرد رنگ ۵ ۱ و ۲ متر میباشد. علاوه بر نوع نازل، ارتفاع بوم سم پاش و یا /۵ ، به ترتیب فاصله نوك لانس (در سمپاش پشتی) تا گیاه نیز الگوي پاشش علف کش را تحت تاثیر قرار میدهد. معمولا براي هر نازل با زاویه پاشش معین ، ارتفاع خاصی توصیه میشود و چنانچه بوم سمپاش خیلی پایین تنظیم شود، ایجاد الگوي نواري نامناسب میکند و ارتفاع بالاتر از حد توصیه نیز موجب بادبردگی سم میشود. به طور معمول، براي نازلهاي با زاویه ۸۰ درجه، ارتفاع بوم ۴۵ سانتیمتر و براي نازلهاي با زاویه ۱۱۰ درجه، ارتفاع بوم ۳۵ سانتی متر توصیه .( میشود
عملیات سمپاشی
سمپاشی، مهمترین بخش اجراي عملیات مدیریت علفهاي هرز است، زیرا چنانچه با دقت کافی و توسط افراد آموزشدیده انجام نشود، نتیجه رضایتبخشی نخواهد داشت. به منظور اجراي صحیح سمپاشی، ابتدا باید نسبت به بازبینی و سرویس کامل سمپاش اقدام و سپس آب لازم جهت عملیات سمپاشی را تعیین کرد. این مرحله که “کالیبراسیون سمپاش” خوانده میشود، اهمیت بالایی دارد و باید همواره قبل از سمپاشی انجام شود. کالیبراسیون سمپاش براي سمپاشهاي پشتی و پشتتراکتوري به طور یکسان و مطابق شکلهاي ۸ و ۹ صورت میگیرد. انتخاب نازل مناسب (شرهاي براي سمپاش پشتی و تیجت براي سمپاش پشت تراکتوري)، اطمینان از یکنواختی رنگ و شماره درجشده روي نازل (شکل ۷)، ارزیابی مقدار آب خروجی از نازلها و اطمینان از یکنواختی مقدار آب خروجی از تمام نازلها، بازبینی شلنگها، اتصالات، صافیها، تعویض یا تعمیر بخهاي فرسوده و ارزیابی فشارسنج، از جمله مهمترین مراحل کالیبراسیون میباشند. در زمان ارزیابی نازلها، هر نازلی که مقدار محلول خروجی آن ۵ درصد بیشتر یا کمتر از میانگین دبی کل نازلها باشد و یا الگوي پاشش آن با سایرین تفاوت زیادي داشته باشد، باید تعویض شود. علاوه بر این، قبل از  کالیبراسیون، باید از یکنواختی ارتفاع نازلها تا زمین اطمینان حاصل کرد. در صورت عدم یکنواختی، ابتدا باید نسبت به تعمیر بوم سمپاش اقدام کرد و سپس کالیبراسیون را انجام داد. بعد از انجام مراحل فوق، ۲ بار و با سرعت معمول، / یک سوم مخزن سمپاش را از آب پر و با فشار ۲ تا ۵ اقدام به آب پاشی میگردد. این علمیات باید تا اتمام مقدار آب مخزن ادامه یابد. سپس سطح زمین آب پاشی شده اندازه گرفته و با استفاده از معادله ۱ ، آبلازم براي کاربرد مقدار مشخصی علفکش محاسبه میشود. سپس، نسبت به ختلاط دقیق علفکش با آب در مخزن اقدام و با رعایت نکات بهداشتی عملیات سمپاشی انجام میشود. در حین سمپاشی، کاربر باید از لباسهاي مناسب (دستکش، کلاه، ماسک و لباسهاي یک تکه) استفاده کند. عملیات سمپاشی باید یکنواخت و با سرعت و فشار ثابت و توصیهشده انجام شود. در حین سمپاشی، باید چندین بار سمپاش مورد بازبینی مجدد قرار گیرد تا از پاشش یکنواخت محلول سم، اطمینان حاصل شود.به عنوان مثال، چنانچه یک سمپاش مقدار ۱۰۰ لیتر آب را در سطح ۳۰۰۰ متر مربع بپاشد، مقدار آب لازم براي کاربرد مقدار مشخصی علفکش در هر هکتار (توسط این سمپاش) برابر خواهد بود با : مقدارآب لازم براي هر هکتار بر حسب لیتر را از آب زلال پر کرد و سپس مقدار توصیه شده ي علف کش را داخل مخزن ریخت و پس از آن، مابقی آب را به مخزن اضافه و با رعایت دستورالعملها اقدام به سمپاشی نمود. پس از اتمام عملیات سمپاشی، باید سمپاش و اجزاء آن به خوبی شسته شود و کاربر نیز نسبت به تعویض لباس و استحمام اقدام نماید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا