زراعی

بيماريها و آفات مهم گندم و روشهاي كنترل و مبارزه با آنان

زنگهاي گندم/ Rusts

زنگهاي گندم (زنگ نواري، زنگ برگ و زنگ ساقه) از جمله بيماريهاي مهم اين محصول مي باشند كه در كشور ما زنگ زرد در درجه اول اهميت و زنگ قهوهاي در مرتبه دوم قراردارد (زنگ سياه از اهميت كمتري برخوردار است)، بنابراين به فراخور اهميت ذيلاً به اين سه بيماري پرداخته شده است:
* زنگ نواري / زنگ زرد Stripe Rust (Yellow Rust يا Glume Rust)
بيماري زنگ زرد كه عامل آن قارچ Puccinia striiformis مي باشد قادر است بغير از گندم، جو چاودار و بيش از هجده جنس از انواع گراسها را نيز آلوده سازد. دراين بيماري آلودگي اوليه از طريق يوريدسپورهايي كه توسط باد از مناطق دوردست آورده شده اند (long distance origin) و يا منشاء محلي دارند (local origin ) رخ داده و در صورتيكه دماي هوا بين ۱۰-۱۵ c0 بوده و رطوبت كافي نيز وجود داشته باشد آلودگي به سرعت گسترش مي يابد
(زنگ زرد در مقايسه با زنگهاي قهوهاي و سياه به دماي پائينتري نياز دارد) . جوشهاي (pustules) زرد يا نارنجي رنگ حاصل از فعاليت قارچ بصورت نوارهاي باريكي برروي برگ، غلاف برگ و گلوم مشاهده ميشود. با افزايش دما توليد يوريدسپورها كاهش يافته متوقف مي گردد و تليوسپورهاي سياهرنگ قارچ ظاهرمي شوند. در آلودگيهاي شديد افت عملكرد از طريق كاهش وزن هزار دانه و تعداد دانه در سنبله رخمي دهد.
* زنگ برگ (زنگ قهوهاي) (Leaf Rust (Brown Rust
اين بيماري توسط قارچ Puccinia recondita f.sp. tritici ايجاد شده و با توجه به اينكه در مقايسه با زنگ زرد براي رشد و توسعه به دماي بالاتري احتياج دارد در گندمهاي ديركاشت اهميت بيشتري خواهد داشت. در اين بيماري آلودگي اوليه توسط يوريدسپورهايي كه توسط باد آورده شده اند ايجاد شده و در صورت وجود رطوبت كافي در دماي ۱۵-۲۲ c0 سريعاً گسترش مي يابد. بنابراين جوشهاي دايرهاي كمي بيضي شكل نارنجي تا قهوهاي رنگي كه از جوشهاي زنگ ساقه كوچكترندبصورت منفرد در سطح فوقاني برگ و غلاف برگ ظاهر مي گردد. در آلودگيهاي شديد افت عملكرد از طريق كاهش وزن هزاردانه و تعداد دانه در سنبله رخ مي دهد.
* زنگ ساقه (زنگ سياه ) Black Rust ) Stem Rust)
قارچ Puccinia graminis f.sp. tritici كه عامل بيماري زنگ سياه است علاوه بر گندم بخشي از سيكل زندگي خود را بر روي زرشك و گونه هايي از Mahonia بعنوان ميزبانان ثانويه( كامل ) مي كند. از نظر دما زنگ سياه در مقايسه بازنگ زرد و قهوهاي به دماي بالاتري جهت ايجاد آلودگي و گسترش آن نياز دارد . بهترين دما نزديك به ۲۶ c0 در دماي زير ۱۵ c0 و بالاي ۴۰ c0 فعاليت قارچ شديداً متوقف ميشود. جوشهاي حاصل از اين بيماري قهوهاي متمايل به قرمز بوده و بر روي هر دو روي برگ،ساقه و سنبله مشاهده مي گردند در آلودگيهاي خفيف اين جوش ها جدا و پراكنده بوده كه با شدت گرفتن آلودگي بهم ميپيوندند. بافت آلوده در ناحيه جوشها ظاهري پاره بخود ميگيرد. در حال حاضر نژاد جديد ۹۹Ug كه براي نخستين بار در سال ۱۹۹۹ از كشور اوگاندا گزارش گرديد داراي توان يماريزايي براي ژن sr 31 است كه مقاومت چندين ساله ارقام موجود در كشور (كه دارايمنشاء سيميت هستند) در برابر بيماري زنگ سياه (غير از نژاد مذكور) ناشي از وجود همين ژن بوده است و در حال حاضر به دليل ظهور اين نژاد، ارقام موجود در معرض تهديد اين بيماري بوده و اين مورد خاص در سال ۸۶ ۸۶ براي اولين بار از برخي اراضي گندم مناطق بروجرد و همدان گزارش گرديد، لذا تحقيقات در راستاي معرفي ارقام مقاوم در دست انجام بوده و توفيقاتي نيز در اين زمينه حاصل گرديده است (دو رقم مقاوم نسبت به اين نژاد بيماريزا با نامهاي پارسي و سيوند از سوي موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه بذر و نهال معرفي شد).

روشهاي كنترل و مبارزه با بيماري زنگ

– ۱ استفاده از واريتههاي مقاوم، متحمل يا نيمه مقاوم
تراكم مناسب بوته (حتيالامكان استفاده از مقادير كمتر بذر در واحد سطح)
۳ زمان كاشت مناسب (بسته به شرايط آب و هوايي منطقه)
۴ استفاده از كود سرك به مقدار مناسب و فقط يك نوبت
۵ استفاده از كودپتاس
۶ مبارزه شيميايي با استفاده از سموم

۲ – سياهك ها Smuts

بيشتر از دو قرن است كه سياهكهاي غلات شناخته شده و مورد مطالعه قرار گرفتهاند. امروزه عليرغم اينكه اين بيماريها در سراسر دنيا رخ داده و خسارات كمي و كيفي قابل توجهي را ايجاد مي كنند اما بعلت استفاده از ارقام مقاوم و روشهاي كنترل شيميايي و زراعي خسارات حاصل از آنان در مقايسه با نيم قرن گذشته بطور قابل ملاحظهاي كاهش يافته است. سياهكها (سياهك پنهان معمولي، پنهان پاكوتاه، آشكار و برگي) توسط شش قارچ ايجاد مي شوندكه ذيلاً به هركدام پرداخته شده است :
سياهك پنهان معمولي Common Bunt (Covered Bunt)
بيماري سياهك پنهان معمولي توسط دو گونه قارچ Tilletia laevis (syn. T. foetida) , Tilletia caries (syn. T. tritici) ايجاد ميشود. دراين بيماري تليوسپورهاي موجود در خاك يا روي بذر در دماي پائين (دماي زني مناسب است) جوانه زده و هيفهاي آلوده كننده را ايجاد مي كند كه كلئوپتيل گندم را قبل از خروج از خاك آلوده ميسازد. بنابراين همراه با رشد گندم قارچ نيز بطور سيستميك در گياه گسترش يافته و علائم بيماري پس از به خوشهرفتن محصول ظاهر مي گردد. در اين مرحله (خميري نرم) سنبله هاي آلوده به رنگ سبز متمايل به آبي در آمده و گلومها بطور خفيفي از يكديگر جدا مي شوند. در نهايت در زمان برداشت ساختمانهاي قارچي بنام Bunt Ball كه در واقع دانههايي هستند كه محتويات آن بطور كامل توسط تليوسپورهاي قارچ پر شده است در خوشه مشاهده مي گردد.
در صورتيكه اين دانهها فشرده شوند بوي ناخوشايندي از آنان به مشام مي رسد.

روشهاي كنترل و مبارزه

استفاده از ارقام مقاوم (با توجه به اينكه مقاومت اغلب اين ارقام بعلت ظهور نژادهاي بيماريزاي جديد
سريعاً شكسته ميشود بنابراين ضدعفوني بذور توصيه ميشود).
ضدعفوني بذر با استفاده از سموم
* سياهك پنهان پاكوتاه Dwarf Bunt (Stunt Smut)
اين بيماري توسط قارچ ( Tilletia controversa (syn. Tilletia brevifaciens ايجاد ميشود. تليوسپورهاي خاكزي اين قارچ از مهمترين منابع آلودگي بوده و ميتوانند تا ۱۰ سال در خاك زنده بمانند. دماي مناسب براي جوانهزني اين اسپورها ۳ -۸۰C مي باشد. در اين بيماري تليوسپورهايي كه در سطح خاك يا نزديكي آن و در زير برف جوانه زدهاند
برگي حساسترين مرحله گندم – گياهچههاي گندم را پس از خروج از خاك آلوده ميسازند (مرحله ۲-۳ نسبت به بيماري است). در بيماري مذكور پنجهزني گياه افزايش يافته و گياهچههاي آلوده كاملاً كوتاهتراز گياهچه هاي سالم هستند. همچنين بر روي برگها نقاط يا نوارهاي زرد كوچك و ظريفي مشاهده مي گردد. در زمان برداشت وشههاي گندم از دانههاي كروي شكلي كه تمامي محتويات آن با تليوسپورهاي قارچ جايگزين شده است، پرشده كه در صورت فشرده شدن بوي ناخوشايندي از آنان به مشام مي رسد

روشهاي كنترل و مبارزه

۱ استفاده از ارقام مقاوم بهترين روش جهت كنترل بيماري است.
۲ – شخم عميق (به عمق ۲۰-۱۵ سانتيمتر)
۳ – ضدعفوني بذر با استفاده از سموم
* سياهك آشكار Loose Smut
سياهك آشكار توسط قارچ Ustilago tritici (syn. Ustilago nuda var. tritici) ایجاد
ميشود. اگرچه ميزبان اصلي اين قارچ گندم است اما تريتيكاله و چاودار نيز توسط آن آلوده مي شوند. قارچ مذكور بصورت ميسليوم غيرفعال درون جنيندانةگندم آلوده وجود داشته و هنگاميكه بذر جوانه ميزند ميسليوم نيز فعاليت خود را آغاز مي كند. در اين بيماري تمامي خوشه به غير از محور آن توسط اسپورهاي سياهرنگ قارچ فراگرفته شده كه توسط باد و باران پراكنده مي شوند و تنها محور خوشه باقي مي ماند. در شرايط رطوبتي وهواي سرد تامعتدل (۱۶ – ۲۲۰C ) اين اسپورها كه بر روي گلچه هاي گندم فرود آمدهاند جوانه ميزنند و بصورت ميسليوم غير فعال در جنين دانههايي كه به ظاهر سالماند باقي ميمانند تا پس از كاشت همگام با جوانه زني بذر فعاليت خود را آغاز نمايند.
نكته جالب توجه اينكه از يك هفته پس ازگلدهي، تخمدان نسبت به آلودگي مقاوم خواهد شد.

روشهاي كنترل و مبارزه

ضدعفوني بذر با استفاده از سموم
ليست سموم متداول در مبارزه با بيماري سياهك آشكار
نام تجاري سم
بايتان
باويستين دروزال
ويتاواكس تيرام
FF ويتاواكس
سومي ايت
ديويدند
راكسيل
راكسيل
* سياهك ناقص (سياهك هندي) (Karnal Bunt (Partial Bunt
سياهك ناقص براي اولين بار در سال ۱۹۳۱ از ايالت كارنال هندوستان گزارش شد. اين بيماري از نظر كيفي دانه را تحت تاثير قرار مي دهد اما كاهش عملكرد ناشي از آن اندك است. ليوسپورهاي قارچ عامل بيماري [Tilletia indica (syn. Neovossia indica)] در خاك و بذر وجود دارند اما منابع اصلي آلودگي تليوسپورهاي خاكزي هستند كه برروي خاك يا نزديكي آن جوانه زده و اسپوريديهاي اوليه و ثانويهاي را توليد مي كنند كه توسط باد پراكنده شده و هنگام ظاهر شدن خوشههاي گندم، آنان را آلوده ميسازند. در شرايط رطوبي و سرد آلودگي توسعه يافته و در نهايت
بخشهايي از اندوسپرم چند دانه از يك خوشه توسط تليوسپورهاي سياهرنگ قارچ جايگزين مي شوند. اين بيماري تا قبل از برداشت به راحتي قابل تشخيص نيست، پس از برداشت با كمي بررسي دانههاي آلوده قابل تشخيصاند (پريكارپ بذور آلوده پاره ميشود). دانههاي آلوده غالباً قابليت جوانهزني خود را حفظ كرده و قادرند گياهان سالمي را توليد كنند. بيماري مذكور جزو بيماريهاي قرنطينهاي است و در تجارت گندم مهم است.

روشهاي كنترل و مبارزه

– استفاده از بذور مقاوم و متحمل
– استفاده بهينه از كودهاي ازته
– از بين بردن علفهاي هرز گرامينه
– استفاده از بذور سالم و عاري از بيماري
– مبارزه شيميائي با استفاده از سموم
ليست سموم متداول در مبارزه با بيماري سياهك ناقص
نام تجاري سم
آلتو
تيلت
فوليكور
ايمپكت
* سياهك برگي Flag Smut
تليوسپورهايقارچ عامل بيماري [Urocystis tritici (syn. Urocystis agropyri)] ميتواند تا ۳ سال در خاك زنده بماند
در اين بيماري آلودگي گياه قبل از خروج گياهچه از خاك رخ مي دهد و دماي اين امر كمك مي كند. قارچ بشكل ميسليوم درون گياهچه زمستانگذراني كرده سپس بطور سيستميك توسعه يافته اسپورزايي مي كند.تودههاي سياهرنگ تليوسپورها بصورت نوارهاي باريك در زير اپيدرم برگ، غلاف برگ و گاهي روي ساقه توليد مي شوند. در گياهان آلوده پنجهزني افزايش يافته و پيچ وردگي برگها مشاهده مي گردد.گندم نان از ميزبانان اصلي اين بيماري است.

روشهاي كنترل و مبارزه

– ۱ استفاده از ارقام مقاوم
عمليات زراعي همچون تناوب با گياهان غير ميزبان، تغيير عمق و تاريخ كاشت
سفيدك سطحي (سفيدك پودري ) Powdery Mildew
علائم اين بيماري بر روي گندم و ساير غلات مشابه است اما قارچ عامل بيماري (Blumeria graminis f.sp. tritici) نسبت به ميزبان خود (گندم) ويژگي زيادي داشته و بسيار اختصاصي عمل مي كند. اين قارچ قادر است همه بخشهاي هوايي گياه را آلوده سازد اما معمولاً كلنيهاي ميسليومي سفيد يا خاكستري روشن آن بر روي سطوح فوقاني برگهاي پائيني مشاهده مي شوند (اين كلنيها سطحي بوده وبا ماليدن انگشت پاك مي شوند). نكته ديگر اينكه در صورت مساعد بودن شرايط محيطي (هواي سرد، مرطوب و ابري) قارچ قادر است در هر زمان پس از خارج شدن گياهچه از خاك آنرا آلوده سازد بنابراين قبل از آغاز سرماي زمستانبازديد از مزارع بمنظور مشاهده علائم اوليه آلودگي كه بصورت لكهها يا پوشش سفيد رنگ كوچك و پراكنده حاصل از كلنيهاي ميسليومي قارچ در سطح برگها قابل روئيتند مفيد خواهد بود. در مرحله بعدي ميتوان مزارع را پس از پايان سرماي زمستان، در فصل بهار (اواسط فصل) مورد بازديد قرار داد. ميزان كاهش عملكرد به شدت آلودگي بستگي دارد. در شرايط حاد پنجههاي جوانتر ممكن است قادر به توليد خوشه نباشند يا تعداد خوشه توليد شده و وزن، اندازه و تعداد دانه كاهش يابد.

روشهاي كنترل و مبارزه

۱ استفاده از ارقام مقاوم
۲ از بين بردن بقاياي گياهي ميزبان،گندمهاي خودروي حاصل از ريزش كمباين و علفهاي هرز
گرامينه
۳ مبارزه شيميايي با استفاده از سموم
ليست سموم متداول در مبارزه با بيماري سفيدك سطحي نام تجاري سم
تيلت
آلتو
فوليكور
بايلتون
ايمپكت-آر
ميزان سم مصرفي در مراحل اوليه رشد گياه برابر مقادير يادشده و در مراحل بعدي دو برابر خواهد بود.

۴ – بيماريهاي سپتوريائي Septoria Diseases

بيماريهاي سپتوريائي توسط سه گونه Septoria avenae , Septoria tritici و Stagonospora nodorum ايجاد ميشود (شناسائي اين سه گونه در مزرعه مشكل است و انجام آزمايشات ميكروسكوپي در اين زمينه ضروري است). اين بيماريها تمامي بخشهاي هوايي گياه را آلوده ميسازند. علائم آلودگيهاي اوليه لكههاي كلروتيك تخم مرغي تا دراز و كشيدهاي هستند كه چنانچه توسعه يابند مراكز آنان كمرنگ و كاهي رنگ شده نكروتيك مي گردد (در اين مرحله پيكنيديوم هاي كوچك و سياهرنگ قارچ بر روي زخمها قابل روئيتند). زخمهاي حاصل از S.tritici خطي و زخمهاي حاصل از S.nodorum و S.avenae عدسي شكل است. آلودگيهاي اوليه بر روي برگهاي پائيني مشاهده ميشود كه در صورت مساعد بودن شرايط محيطي(دماي ۱۰-۱۵ c0 رطوبت طولاني مدت و هواي ابري) علائم بر روي برهاي بالاتر و خوشه نيز ظاهر مي گردد. لازم به ذكر است گندم در مقايسه با ساير غلات از حساسيت بيشتري نسبت به اين بيماريها برخوردار بوده و در شرايط حاد خسارات قابل توجهي از طريق چين و چروك خوردن دانه و كاهش وزن هزار دانه رخ مي دهد.

روشهاي كنترل و مبارزه

الف ) سپتوريوز برگي (عامل بيماري Septoria tritici )
استفاده از ارقام متحمل
۲ رعايت تناوب ۳ – ۲ ساله، آيش (يكسال)
۳ از بين بردن بقاياي محصول
۴ خودداري از كشت ارقام زودرس
۵ استفاده از شخم عميق و بموقع
۶ استفاده از سموم تريازول (همچون پروپيكونازول و سايپروكونازول، آلرت، آرتئا و ايمپكت-آر) و
فلوزيدازول + كاربندازيم (آلرت) طبق جدول سموم مورد مصرف براي كنترل زنگهاي گندم در مرحله تورم خوشه، حتيالامكان قبل از تشكيل پيكنيديومهاي قارچ عامل بيماري

ب ) سپتوريوز خوشه (عامل بيماري Stagonospora nodorum)

-۱ جلوگيري از انتقال كليه بذور و كاه و كلش گندم از مزارع آلوده به ساير مناطق
-۲ از بين بردن بقاياي گياهي پس از برداشت
الف- درمزارعي كه پائيز و زمستان به حالت آيش نگاه داشته مي شوند پس از برداشت گندم بمنظور
كاهش اينوكولوم اوليه مزارع را شخم زده و در بهار نيز پس از سبز شدن علفهاي هرز مجدداً شخم عميق
يا نيمه عميق زده شود.
ب- در مزارعي كه كشت پائيزه انجام ميشود (كشت متوالي گندم) بمنظور از بين بردن بقاياي گياهي
بلافاصله پس از برداشت گندم عمليات شخم عميق و نيمه عميق انجام شود.
رعايت تناوب با گياهان غيرميزبان مانند پنبه، سيب زميني وساير گياهاني كه بصورت رديفي كاشته
مي شوند.
۴ مصرف كودهاي شيميايي براساس توصيه آزمايشگاه خاك و آب منطقه
۵ ضدعفوني كليه بذور قبل از كاشت با استفاده از قارچكش ديويدند به نسبت يك در هزار
۶ سمپا ي مزارع خصوصاً مزارع بذري در مرحله Booting (شكم خوش) با استفاده از قارچكش تيلت به نسبت ۰/۵ ليتر در هكتار.

-۵ بلايت فوزاريومي خوشه Fusarium Head Blight

كنيديها يا آسكوسپورهاي حاصل از قارچي كه بر روي بقاياي ميزبان (كاه و كلش گندم)، ذرت، برنج و علفهاي هرز گرامينه بصورت ميسليوم، كلاميدوسپور و پريتسيوم زمستانگذراني كرده است توسط باد وقطرات باران بر روي لچههاي سنبله گندم فرود ميآيد. در شرايط آب وهوايي گرم ومرطوب ايناسپورها جوانه زده گل، گلوم و ديگر بخشهاي سنبلچه را آلوده ميسازد (مرحله گلدهي حساسترين مرحله گياه نسبت به بيماري مي باشد ظاهراً تركيبات خاصي در پرچم وجود دارد كه منابع غذايي مناسبي براي قارچ محسوب مي شوند). علائم بيماري درعرض ۴-۳ روز پس از آغاز آلودگي (درصورت وجود رطوبت مداوم و دماي بين ۲۵-۳۰c ظاهر و گسترش مييابد). راين بيماري كنيديوسپورها دراسپورودوخيوم ها توليد شده كه اين امر باعث ميشود سنبلچهها رنگي صورتي بخود بگيرند آلودگيهاي شديد عملكرد را تا بيش از ۵۰ % كاهش داده و كيفيت دانه را شديداً پائين ميآورد.دانههاي حاصل ازگياهان بيمار خشك و چروكيدهاند و حاوي زهرابه هايي (Mycotoxins) هستند كه براي انسان ودام مضر است. قارچ عامل بيماري گونه هايي ازجنس فوزاريوماند كه در ميان آنان گونه Fusarium graminearum گونة غالب و F.culmorum در رتبه دوم اهميت قرار دارد.

روشهاي كنترل و مبارزه

۱- استفاده از ارقام متحمل و خودداري از كشت ارقام حساس
۲ تناوب زراعي و عدم كشت گندم با ذرت، برنج و ساير گرامينهها
۳ حذف منابع آلودگي پس از برداشت گندم از طريق اجراي شخم عميق و يا سوزاندن آنها
۴ استفاده از بذور سالم و گواهي شده و عدم انتقال بذور استحصالي از مزارع آلوده به ساير مناطق
۵ ضدعفوني بذور با استفاده از سموم سيستميك (كربوكسين تيرام ۲ در هزار ) طبق اصول فني
۶ احتراز از كشت زود هنگام با توجه به شرايط آب و هوايي منطقه
۷ مهار علفهاي هرز گرامينه ميزبان قارچ عامل بيماري در مزارع گندم
۸ كشت رديفي و تنظيم دور آبياري بمنظور تهويه و تابش بيشتر نور به داخل مزرعه
۹ برحسب ضرورت استفاده از سموم قارچكش توصيه شده در مرحله گلدهي همچون آلتوكمبي بميزان ۰/۶ ليتر درهكتار و تيلت بميزان ۱ ليتر در هكتار ( تعداد دفعات سمپاشي براي هر دو سم يك نوبت و در صورت نياز به تكرار بفاصله هفت روز بعد ).

-۶ پاخوره Take ‐ All

حدود ۱۰۰ سال پيش در استراليا نام Take ‐ All بر روي بيماري گذاشته شد كه امروزه مشخص شده عامل آن قارچ خاكزي Gaeumannomyces graminis var. tritici می باشد.در اين بيماري آلودگي ريشهها در پائيز رخ داده و در اوايل بهار به طوقه و قسمتهاي پائيني ساقه سرايت مي كند. هنگاميكه آلودگي در مراحل اوليه رشد گياه صورت گيرد پنجهزني كاهش يافته، رشد گياه كم ميشود و خوشههاي حاصله عقيم و سفيد رنگ خواهند بود ( گياهان آلوده به راحتي از خاك خارج مي شوند ). اما هنگاميكه آلودگي در اواخر چرخه زندگي گياه اتفاق بيفتد خسارت حاصل از آن كمتر است چراكه بيماري به ريشهها محدود ميشود. قارچ عامل بيماري باعث پوسيدگي ريشه و بخشهاي پائيني ساقه شده، همچون ريشهها قاعده ساقه و غلاف برگهاي پائيني ممكن است رنگي سياه و براق بخود بگيرند (با استفاده از ذرهبين با بزرگنمايي ۱۰x هيف هاي سياه و زبر قارچ بر روي ريشه قابل روئيتند ).

روشهاي كنترل و مبارزه

تناوب با محصولات زراعي غيرحساس و عدم كشت گندم (معمولي و دوروم) و جو براي ۳-۲ سال در مزارعي كه آلودگي به بيماري پاخوره در آنها كم باشد و در مزارعي كه آلودگي آن بيشتر از ۵۰% است از كشت انواع گندم و جو بمدت ۵ سال خودداري شود -۲ از بين بردن بقاياي گياهي و شخم عميق بلافاصله پس از برداشت -۳ تاخير در زمان كاشت گندم در مناطق با سابقه آلودگي بالا با توجه به شرايط آب و هوايي منطقه وظر كارشناس زراعت -۴ استفاده متعادل از كود ماكرو (N.P.K) و مصرف كود ميكرو با نظر كارشناسان و متخصصين تغذيهگياهي موسسه تحقيقات خاك و آب . -۵ تهيه بستر مناسب كاشت و خودداري از مصرف بيش از حد بذر در واحد سطح

-۷ موزائيك رگهاي گندم Wheat Streak Mosaic Virus )WSMV)

درميان ويروسهايي كه درگندم ايجاد موزائيك مي كنند ويروس موزائيك رگهاي گندم در سطح جهاني گسترده ترين و شايعترين است WSMV درطبيعت توسط كنه Aceria tulipae بطور گردشي منتقل ميشود. دوره زندگي A.tulipae از تخم، دوسن پورگي و مرحله بلوغ تشكيل شده است كه در دماي ۲۴-۲۷c بین ۱۰-۷ ۷ روز به طول ميانجامد. اين كنهها كرمي شكل بوده حدود ۲۵۰ ميكرون طول دارند و بي رنگ يا كم رنگند. علائم ناشي از WSMV بر حسب رقم گندم، سويه ويروس، زمان آلودگي و شرايط محيطي متفاوت است. كاهش رشد، ظهور لكه هاي موزائيك بصورت رگه ها، خطوط و نوارهاي كلروتيك از خفيف تا شديد،زردي و نكروز، ضعيف شدن و پوك شدن خوشه ها و چروك خوردن بذر از علائم بيماري است. علاوه بر اين ممكن است لوله شدن برگها، بدام افتادن خوشه و برگهاي جوان در برگ قبلي كه از علائم كنه زدگي مي باشد نيز مشاهده شود. اگر گياه در اوايل رشد (مرحله پنج هزني ) آلوده شود تقريباً هيچ رشدي نخواهد داشت و حالت چمني خواهد يافت. با تاخير در آلودگي، ميزان كوتولگي و آسيب به گياه نيز كمتر خواهد شد. در تشخيص اين ويروس صرفاً نمي توان به علائم مذكور استناد نمود. وجود كنه ناقل و علائم آن، همچنين انتقال مكانيكي و برخي روشهاي تخصصي مانند الكترون ميكروسكوپي و ELISA به تشخيص بيماري كمك مي كند.

روشهاي كنترل و مبارزه

اجتناب از كشت در مجاورت منبع آلودگي
تنظيم تاريخ كشت (در صورتيكه كشت تابستانه ضروري باشد ميبايست حدود يكماه قبل از كشت
گندم در پائيز، محصول تابستانه برداشت شود. در شرايط اقليمي مناسب تاخير در كشت در پائيز موجب
كاهش خسارت بيماري خواهد شد).
از بين بردن علفهاي هرز و گندمهاي خودرو دو تا سه هفته قبل از كشت (كنه به ميزبان زنده وابسته
است و در غياب ميزبان سبز بيش از ۱۰ روز زنده نخواهد ماند).
استفاده از ارقام مقاوم
در زمينه مبارزه شيميايي تا كنون روش موثري توصيه نشده است.

-۸ كوتولگي زرد جو (Barley Yellow Dwarf Viruses (BYDVs

ويروسهاي عامل كوتولگي زرد جو از مخرب ترين و گستردهترين ويروسهاي غلات و گراسهاي مراتع به حساب ميآيند. بيش از ۲۵ گونه شته اين ويروسها را بطور پايا (گردشي) انتقال مي دهند. علائم بيماري به علائم حاصل از مبودهاي غذايي، استرسهاي دمائي و رطوبي و ديگر عوامل بيماريزاي گياهي شبيه مي باشد اما

معمولترين علائم آن عبارتند از:

– كوتولگي به واسطه كاهش ميانگرهها
– كلروز و در مواردي قرمزي، صورتي، برنزي و پرتقالي شدن برگ
– كاهش تعداد پنجهها
– عقيم ماندن گلها
(تمامي موارد فوق به كاهش عملكرد منجر خواهد شد).

روشهاي كنترل و مبارزه

استفاده از ارقام مقاوم يا متحمل
۲ مبارزه شيميايي با شتههاي ناقل (حشرهكشهاي مختلفي جهت سمپاشي بخشهاي هوايي گياه مورد استفاده قرار ميگيرند، عمل سمپاشي پس از ظهور گياهچه و به محض مشاهده شتههاي ناقل صورت ميگيرد كه نتايج قابل قبولي بدست مي دهد. بعضي محققين تلفيقي از تيمار بذر با حشره كش ايميداكلوپرايد (Imidaclopride) و دوبار سمپاشي بخشهاي هوايي گياه را توصيه نمودهاند).

-۹ نماتد گالزاي گندم Seed Gall Nematode

هنگامي كه دانههاي حاوي گالنماتد Anguina tritici همراه با بذور سالم كاشته مي شوند در صورت وجود شرايط مساعد از جمله رطوبت وحرارت گال نرم شده لاروها از آن خارج و خود را به نقطه رويشي انتهايي طوقه رسانده و ازآنجا به گلچههاي اوليه نفوذ مينمايند، يا در لابلاي غلاف برگ بصورت انگل خارجي فعاليت مي كنند تا خوشهها ظاهر شوند. در اين مكان نماتدهاي نرو ماده جفتگيري كرده و پس از تخمريزي بلافاصله از بين ميروند. در اواخر ارديبهشت يا اوايل خرداد تخمها سريعاً تفريخ شده و لاروهاي سن دوم از آنها خارج و به تدريج بحالت كمون درآمده و درداخل گال انباشته مي شوند. گالهاي حاصله همراه با رسيدن دانه سفت و قهوهاي شده در اين حالت گلومهاي آلوده از هم باز مي شوند. در صورتيكه محصول بموقع برداشت نشود گالها به داخل خاك ريزش مي كنند و چنانچه
محصول به موقع برداشت شود با بذر مخلوط شده و از اين طريق انتشار مييابند. علائم بيماري عبارتند از پيچيدگي ساقه، برگ و خوشه ها، تورم برگها، كوتولگي ساقه و تشكيل گال حاوي نماتد در داخل خوشه.

روشهاي كنترل ومبارزه

بوجاري بذور و كاشت بذور سالم و بدون گال
تناوب دوساله با استفاده از گياهان غير ميزبان همچون سويا، آفتابگردان،سيبزميني، پنبه،لوبيا و عدس
۳ كنترل علفهاي هرز همچون يولاف و چاودار
۴ انهدام گالهاي حاوي نماتد

-۱۰ نماتدهاي مولد زخم ريشه Pratylenchus spp

نماتدهاي مولد زخم ريشه گروه بزرگي از نماتدهاي انگل گياهي هستند كه داراي تعداد زيادي گونه بوده و گياهان دو لپه اي و تك لپه اي را مورد حمله قرار مي دهند. اهميت نماتدهاي مولد زخمريشه نه تنها به دليل ايجاد خسارت اقتصادي مستقيم بلكه به خاطر ايجاد زخم و هموار كردن حمله ساير ميكروارگانيسم هاي بيماري زا مي باشد. علائم آلودگي گياهان به نماتدهاي زخم ريشه شامل زردي و كم رشدي است كه در مزرعه به صورت لكه هاي نامنظم بروز مي نمايد. در سطح ريشه گياهان آلوده، به علت تغذيه نماتد زخم هايي ايجاد مي شود كه در مراحل اوليه شبيه لكه هاي آب سوخته است. اين محل ها بعدا به رنگ قهوه اي تيره تغيير رنگ مي دهند. از بين گونه هاي اين گروه چهار گونه P.thornei و P.crenatus، P.neglectus ، P.penetrans انتشار جهاني داشته و از مهمترين گونه هاي خسارتزاي غلات محسوب مي شوند. خسارت محصول گندم در اثر گونه P.thornei در استراليا۳۸-۵۸ درصدو در مكزيك ۳۷ درصد همچنين كاهش محصول گندم در اثر گونه P.neglectus در جنوب استراليا ۲۳-۱۶ درصد گزارش شده است. نتايج بررسي هايي كه تاكنون در كشور انجام شده نشان مي دهد كه گونه هاي P.thornei و P.neglectus در مزارع گندم استانهاي آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي، كرمانشاه، همدان، گلستان، كردستان و مركزي گسترش دارند از ميزان خسارت اين گونه ها اطلاع دقيقي در دست نيست ولي براساس بررسي هاي انجام شده روي تراكم جمعيت در تعدادي از مزارع ميزان جمعيت بيشتر از حد آستانه خسارتي است كه براي اين نماتدها ذكر شده است.

-۱۱ نماتدهاي سيستي غلات Heterodera filipjevi , H.avenae , H.latipons

از ميان گونه هاي نماتدهاي سيستي كه گياهان خانواده گرامينه را آلوده مي كنند گونه هاي Heterodera filipjevi , H.avenae , H.latipons از نظر اقتصادي مهمترين گونه ها هستند به خصوص در كشت گندم ديم و در سيستم تك كشتي خسارت آنها شديدتر است. خسارت محصول در اثر گونه H.avenae در پاكستان ۱۵-۲۰ درصد در عربستان سعودي ۴۰-۹۲ درصد در روي گندم و ۱۷-۷۷ ۱۷ درصد در روي جو در استراليا ۲۰ درصد در روي جو و۲۳-۵۰ درصد در روي گندم گزارش شده است. مطالعات مزرعه اي در قبرس نشان داده است كه گونه H.latipons باعث كاهش محصول به ميزان ۵۰ درصد روي گندم شده است. گياهان آلوده به نماتدهاي سيستي غلات كم رشد، ضعيف، برگ هاي پائيني زرد و علائمي مشابه علائم كمبود مواد غذايي را نشان مي دهند قسمت هاي آلوده در مزرعه به صورت لكه هاي سبز كم رنگ داراي رشد غير همگن با ساير قسمت هاي سالم مزرعه است. ريشه گياهان آلوده داراي انشعابات فرعي زيادي شده و ماده هاي سفيد كه بعدا تبديل به سيست هاي قهوه اي مي شوند در روي ريشه ها قابل مشاهده است. گياهچه هاي آلوده به نماتدهاي سيستي غلات غالبا مورد حمله عوامل بيمارگر خاكزاد به خصوص قارچ هاي عامل پوسيدگي طوقه و ريشه قرار مي گيرند.در نمونه برداري هايي كه از مزارع غلات در سطح كشور صورت گرفته است،هر سه گونه نمتدهاي سيستي در مزارع گندم وجود دارند. گونه H. filipjevi گونه غالب بوده و از بسياري از استانهاي كشور گزارش ده است پس از آن گونه هاي H.avenae , H.latipons كه اكثراً درغرب و جنوب غربي كشور انتشار دارند. در ايران در آزمايشات انجام شده در شرايط ميكروپلات گونه هاي H. filipjevi و H.latipons با جمعيت اوليه ۲۰ تخم و لارو در گرم خاك بترتيب به ميزان ۴۸ و ۵۵ درصد باعث كاهش عملكرد دانه گندم شدند.

-۱۲ سن غلات Sunn Pest

سن گندم Eurygaster integriceps يكي از مهمترين آفات اين محصول در ايران است كه به علت اهميت خسارات حاصله هر ساله سطوح وسيعي از گندمزارهاي كشور تحت مبارزه شيميائي با آن قرار مي گيرد ( ۱۴ گونه از جنس Eurygaster شناخته شده كه در ايران تاكنون به غير از گونه فوق الذكر دو گونه E.testidunaria و E.maura گزارش گرديده، گونه هايي از جنس Aelia يزگزارش شده است ). آفت سن بصورت حشره كامل در دامنه كوهها و زير بوتهها (خصوصاً بوتههاي گون و درمنه ) و زيرپوستكهاي درختان زمستانگذراني كرده هنگاميكه دما دركوه به ۱۰ C مي رسد فعال شده و در صورتيكه ميانگين حرارت به ۱۲ C برسد به سمت دشت ريزش (درصورت وجود نوسانات حرارتي در كوه يزشها متناوب بوده كه اين امر تعيين زمان دقيق مبارزه را با مشكل مواجه ميسازد ) و به مزارع گندم (كه هنوز به خوشه نرفتهاند) حمله و از شيره گياهي برگها و ساقه هاي آن تغذيه مي كند، دراين مرحله بعلت تغذيه آفت خوشه هاي حاصله سفيدرنگ بوده، پوكاند و درآنها دانهاي تشكيل نشده است (درصورت تغذيه سن از جوانة انتهايي خوشهاي تشكيل نميشود ). پس از تغذيه و جفتگيري،حشره ماده تخمگذاري مينمايد (در پشت يا روي برگها دستجات تخم در ۲-۳ رديف گذارده شده كه تعداد آنان در هر دسته به ۱۴ عدد مي رسد)، درعرض ۷-۱۰ روز تخمها تفريخ شده و در عرض يكماه (در شرايط مساعد ) مراحل پورگي ( I تا V) طي شده و سنهاي كامل نسل جديد ظاهر مي گردند. تغذيه پوره ها معمولاً از اواخر سن II آغاز ميشود و بر اثر تداوم آن دانهها لاغر و پوك شده و ارزش
نانوايي خود را از دست مي دهند (در حين تغذيه بزاق حشره كه حاوي آنزيم پپتيداز است از طريق خرطوم آفت به دانه منتقل شده كه سبب تجزيه گلوتن آن ميشود،از طرف ديگر عمل تغذيه سبب تغيير شكل و چروكيدگي دانه شده حبابهاي تاول مانندي بر روي آن ظاهر ميشود، جاي نيش حشره بر دانه بصورت نقطه سياهرنگي كه حلقه كرم رنگي آنرا احاطه كرده است بهچشم ميخورد)، در نهايت حشرات بالغ نسل جديد پس از تغذيه كافي از خوشههاي ميزبان به سمت ارتفاعات پرواز مي كنند

روشهاي كنترل و مبارزه

-۱ مبارزه شيميايي با استفاده از سموم
الف) مبارزه باسن مادر:

نحوه مبارزه با سن مادر تأثير بسزايي در كاهش يا افزايش سطح كلي مبارزه
شيميايي دارد. لذا مبارزه در اين مرحله بايد با توجه به نُرم اعلام شده از سوي سازمان حفظ نباتات در
ارتباط با تعداد سن مادر در متر مربع در مزارع آبي و ديم، زماني انجام شود كه سنها درمزرعه استقرار
يافته وتغيير مكان ندهند (در يك مبارزه صحيح و بموقع مبارزه عليه سن مادر الزاماً به كاهش سطح
مبارزه با پوره سن منتج مي گردد ).

ب) مبارزه با پوره سن:

زمان مناسب مبارزه با پوره هنگامي است كه اكثريت جمعيت آفت در سن دوم
پورگي باشند ( با توجه به نُرم مبارزه اعلام شده از سوي سازمان حفظ نباتات در ارتباط با تعداد پوره در
مترمربع در مزارع آبي وديم ).

توضيح:

با توجه به انواع و ميزان سموم مصرفي كه در جدول صفحه قبل آمده است ميزان محلول سمي در سمپاشي هوايي ۲۵ ليتردر هكتار و سمپاشي زميني متناسب با نوع سمپاش براساس نظر كارشناس محل تعيين خواهد شد اما بطوركلي در سيستم معمول (LV) باتوجه به وضعيت رويش محصول ۳۰۰-۴۰۰ ليتر در هكتار است.
ساير روشهاي مبارزه با اين آفت همچون مديريت آبياري، استفاده از ارقام مقاوم و كنترل بيولوژيك در كنار مبارزه شيميايي در يك برنامه مديريت تلفيقي به كاهش مصرف آفتكشها منجر خواهد شد.

-۱۳ پروانه برگخوار(مينوز Leaf miner

لاروهاي اين آفت ( Syringopais temperatella ) پس از سپري شدن فصل گرما و متعادل شدن حرارت ( در شرايط خوزستان در ماه آذر ) به محض اينكه دماي سطح خاك تا عمق ۱ سانتيمتري به c12 رسيد از خاك بيرون آمده از برگهاي گندم تغذيه مينمايد. اين لاروها كه در زمان آغاز حمله حدود ۲/۵ ميلي متر طول دارند از نوكبرگها وارد شده و در بين دو لايه اپيدرم از پارانشيم تغذيه و فضولات خود را درداخل حفرهايكه ايجاد كرده است ميريزد ( فضولات ابتدا زردرنگ و بعداً به رنگ قهوهاي مايل به سياه درميآيد)خسارت اين حشره در مناطق با رطوبت كمتر، بيشتر است و چند هفتهبارندگي پيدرپي در كاهش آلودگي نقش مهمي دارد. اولين علائم خسارت ايجاد يك نوار طولي روشن به
موازات رگبرگهاي طولي برگ است. لارو پس ازتغذيه از همان حفره ورودي خارج شده و به برگ ديگري حمله مي كند.
روشهاي كنترل و مبارزه

-۱ روشهاي زراعي
– جمعيت اين آفت با اعمال تناوب زراعي با كاشت محصولاتي مثل كنجد، خيار، گوجهفرنگي، ماش، لوبيا و… بعد از گندم وجو به شدت كاهش مييابد. بنابراين رعايت تناوب زراعي و كشت محصولات غير از گندم و جو در سال بعد در مناطق آلوده توصيه مي گردد. – شخم بعد از برداشت محصول حداقل به عمق ۲۵ سانتيمتر و ديسكزدن پس از شخم بمنظور كاهشجمعيت لاروهاي تابستان گذران از ديگرروشهاي توصيه شده مي باشد. – تقويت محصول خسارت ديده با مصرف كودهاي شيميايي و آبياري مناسب خسارت آفت را در مزارع آبي ترميم مي كند.
۲- روشهاي شيميايي
در اراضي آبي با اجراي روشهاي زراعي توصيه شده اين آفت به خوبي كنترل ميشود در نتيجه نيازي به كنترل شيميايي آن نيست. در شرايط ديم خسارت اين آفت در مواردي اقتصادي مي باشد لذا مبارزه شيميايي در مراحل ۳-۴ برگي تا اوايل پنجهزني با استفاده از سموم فسفره مانند ديازينون و مالاتيون به نسبت يك ليتردر هكتار توصيه ميشود (تعيين نرم مبارزه از سوي تحقيقات در دست بررسي و تهيه است).

-۱۴ سوسك سياه گندم

سوسك سياه گندم ( Zabrus tenebrioides) آفتي تك نسلي است كه در كشورما در استانهاي فارس،خاسان، كرمانشاه، گلستان، ايلام، لرستان و منطقه مغان از اهميت بيشتري برخوردار است. لاروهاي اين آفت اوايل بهار از خاك خارج شده و پس از مدتي تغذيه از برگهاي جوان غلات در عمق ۱۵-۲۰ سانتيمتري خاك به شفيره تبديل مي شوند، حشرات كامل در اواخر بهار يا اوايل تابستان ظاهر شده از خوشه تغذيه كرده، در اواسط تابستان جفتگيري مينمايند. پس از جفتگيري هر حشره ماده دستجات سفيدرنگ تخم خود را در دسته هاي ۱۰-۱۲ تايي در خاك ميگذارد. پس از ۲-۳ هفته تخمها تفريخ شده و لاروهاي زردرنگ جوان ظاهر مي شوند. لاروها شبها از لانههاي زيرزميني خود خارج شده و از برگهاي غلات جوان كه تازه سبز شدهاند تغذيه مي كنند (درپائيز)، اين امر همچنان ادامه دارد تا در فصل زمستان، در صورتيكه شرايط آب وهوايي معتدل باشد امر تغذيه ادامه مييابد اما اگر شرايط آب و
هوايي منطقه در زمستان سرد باشد لارو در اعماق خاك( ۳۰-۴۰cm) فرو مي رود تا اوايل بهار از خاك خارج و فعاليت خود را از سر گيرد. خسارت اين آفت مربوط به مرحله لاروي آن است (لاروها تمام پارانشيم برگ را ميجوند و رگبرگهاي بزرگ را باقي ميگذارند ).

روشهاي كنترل و مبارزه

– تناوب زراعي با استفاده محصولاتي چون آفتابگردان، نخود و كلزا و عدم كشت گندم وجو در مزارع آلوده – شخم عميق تابستانه بلافاصله پس از برداشت گندم وجو – جمعآوري يا سوزانيدن كاه وكلش درمناطق آلوده بمنظور كاهش جمعيت آفت – مبارزه شيميايي با استفاده از سموم

۱۵ شته روسي گندم Russian Wheat Aphid

شته روسي (Diuraphis noxia) از ديگر آفات خسارتزاي گندم مي باشد كه بدني دوكي شكل و كشيده به رنگ سبز روشن داشته و توسط يك جفت برآمدگي كه يكي زائده بالايدمي و ديگري دم حشره است از شته سبز گندم تفكيك ميشود. در طي يك آلودگي شديد بوتههاي گندم كوتاه مانده وبرگهاي انتهايي بخصوص برگ پرچم حول محور طولي لوله ميشود (در صورتيكه برگ را باز كنيم افراد بالغ و پورههاي شته قابل روئيتند). در برگهاي بوتههاي آلوده نوارهاي طولي سفيد رنگ و در اكثر موارد نوارهاي طولي بنفش در وسط و حاشيه برگ ديده ميشود. در آلودگيهاي خيلي شديد بوته كاملاً خشك ميشود. اين آفت ميتواند باعث ريزش دانهها و بدشكلي ريشكها و سنبلهها شود گاهي اوقات ريشكها لابلاي برگ لوله شده گير كرده و خوشهها را خم مي كند.

روشهاي كنترل و مبارزه

-۱ تدابير زراعي
الف) حذف گرامينههاي ميزبان ( خصوصاً Aegilops جو و گندمهاي خودرو) از داخل و حاشيه مزارع
ب) تنظيم تاريخ كاشت، رعايت آبياري صحيح و كوددهي بموقع
بازيد منظم از مزارع گندم و جو از پائيز هر سال زراعي (معمولاً در سالهايي كه در ماههاي پائيز و زمستان بارندگي مناسب صورت گيرد شته روسي مشكل ايجاد نمي كند) بمنظور بررسي وضعيت آلودگيهاي احتمالي
-۳ مبارزه شيميايي
با توجه به اينكه گياه در هر مرحلهاي از زمان خروج از خاك تا مرحله بلوغ ميتواند آلوده شود لذا تعيين مناسبترين زمان مبارزه از اهميت ويژهاي برخوردار است. در صورت نياز، مبارزه شيميايي در مرحله اوايل ظهور سنبله ها با استفاده از سموم زير قابل اجراست (انجام تحقيقات بر روي نُرم مبارزه روري است).علفهاي هرز مهم مزارع گندم و روشهاي كنترل و مبارزه با آنان هدف از كنترل علفهاي هرز كاهش جمعيت آنان به حدي است كه به محصول خسارت وارد ننموده و كيفيت غله و محصول برداشت شده فعلي و محصول بعدي در تناوب را تحت تأثير قرار ندهد. بدينمنظور از روشهاي تلفيقي مديريت علفهاي هرز به شرح زير استفاده مي گردد:
الف ) پيشگيري
– ۱ تحت نظارت قراردادن مزارع و آماربرداري دورهاي از علفهاي هرز
پيشبيني جمعيت علفهاي هرز در سال زراعي آينده
رعايت بهداشت زراعي و پيشگيري از افزايش جمعيت وتنوع علفهاي هرز از طريق:
۱-۳ ممانعت از كشت بذور آلوده به بذر علفهاي هرز و بوجاري بذور مصرفي
۲-۳ پاكيزه كردن ماشينآلات كشاورزي قبل از استفاده و ورود آنان به مزرعه
۳- ممانعت از تردد دام از مناطق آلوده به مزرعه
هوشياري در مورد بروز مقاومت و يا ورود علفهاي هرز مقاوم به علفكشها به مزرعه
ب ) روشهاي زراعي
كشت گندم در تناوب با ساير محصولات و خودداري از كشت متوالي آن
آيش گذاشتن زمين
۳ ضدعفوني بذور به منظور مبارزه با پاتوژنهاي خاكزي و بذر زاد
كشت بموقع، رعايت عمق كاشت وتهيه بستر مناسب
-۵۳ كشت متراكم ( تاحدي كه به كاهش عملكرد منجر نشود )
انتخاب رقم مناسب گندم، بذرهاي سالم و با قوه ناميه بالا و در صورت وجود ارقامي كه قدرت رقابتي بالايي باعلف هرز دارند.
ج ) روشهاي مكانيكي
۱ سبز نمودن علفهاي هرز از طريق آبياري قبل از كشت و بلافاصله شخم زدن علفهاي هرز سبز شده
۲ در صورتيكه زمين داراي علفهاي هرز دائمي باشد شخم عميق به فاصله دو هفته پس از برداشت گندم بسيار موثر خواهد بود (بمنظور نتيجه گيري سريعتر ميتوان عمليات شخم را با علف كشهاي
سيستميك تلفيق نمود).
د ) روشهاي كنترل شيميائي
در حال حاضر در كشور ما مبارزه شيميائي با علفهاي هرز باريك برگ و پهنبرگ مزارع گندم با استفاده از سمومي كه در جداول شماره ۱۵- ۱۶ به آن پرداخته شده است صورت ميگيرد ( سموم ديگري نيز در دست بررسي و معرفي مي باشد ).

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا